سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اگر اندک . . .

اندک . . .

دوستم نداشته باشی

من نیز تو را

از دل می‌برم

اندک . . .

اندک . . .

اگر یکباره فراموشم کنی

در پی من نگرد

زیرا

پیش از تو فراموشت کرده ام



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri
فروردین : یا روز میمیرید یا شب.                                                    

اردیبهشت : نه تنها قادر به پرداخت اجاره خانه خود نمی شوید بلکه از صاحبخانه خود پول دستی هم می گیرید.                                        

خرداد : کارت تلفن تقلبی نصیبتان میشود.                                        

تیر : به دلیل سوراخ بودن جیبتان 240 تومان از دست میدهید.                

مرداد : دچار یک خود درگیری عجیب می شوید.                                   

شهریور :
کلید های خانه را گم می کنید.                                           

مهر :
به یک مسافرت خارجی می روید البته در خواب.                             

آبان : چک هایتان برگشت می خورد البته در بیداری.                           

آذر : لامپ تصویر تلویزیونتان می سوزد.                                           

دی : در حالی که سوار اتوبوس هستید یکی از هم کلاسیهای خود را سوار بر ماکسیما می بینید.                                                                

بهمن : همه دنیا روز تولدت را فراموش می کنند.                                       

اسفند : خودکارتان به پیراهنتان جوهر پس می دهد تا بیش تر از همیشه تابلو شوید


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri
www.parsnaz.ir - اس ام اس های طنز و خنده دار

برای مردهای مجرد باید مالیات سنگینی مقرر شود
چون این انصاف نیست که شادتر از بقیه زندگی کنند!
###############################
توماس ادیسون در بیانیه ای یاد آوری کرد
من فقط برق رو اختراع کردم
جان مادرتون واسه قبضش به من فحش ندین !
###############################
گر پیامک من ندادم سوی تو
میکشم خجلت کنون از روی تو
من جهاد اقتصادی می کنم
واقعا کاری عبادی می کنم !
###############################
مردی در سالن بدن سازی از مربی خود می‌پرسد:
با کدام دستگاه کار کنم؟
می‌خواهم آن دختر زیبا را تحت تاثیر قرار بدهم
مربی گفت : از دستگاه خودپرد از بیرون سالن استفاده کن !
###############################
طبق آخرین تحقیقات در سه ماه سال جاری
تنها درآمد ما … پدرمان بوده است !
###############################

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri


مردی دیروقت، خسته و عصبانی از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.

- بابا! یک سوال از شما بپرسم؟


- بله حتماً. چه سوال؟


- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟


مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی می‌پرسی؟


- فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟


- اگر باید بدانی می گویم. 20 دلار.


- پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود، آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت: می‌شود لطفا 10 دلار به من قرض بدهید؟


مرد بیشتر
عصبانی شد و گفت :‌ اگر دلیلت برای پرسیدن این سوال فقط این بود که پولی برای خرید اسباب بازی از من بگیری، سریع به اتاقت برو و فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه ای وقت ندارم.

پسر کوچک آرام به اتاقش رفت و در را بست.


مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد.


بعد از حدود یک ساعت مرد آرامتر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی خشن رفتار کرده است.


شاید واقعا او به 10 دلار برای خرید چیزی نیاز داشته است.


بخصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش پول درخواست کند.


مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.


- خواب هستی پسرم؟


- نه پدر بیدارم.


- من فکر کردم پاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این هم 10 دلاری که خواسته بودی.


پسر کوچولو نشست خندید و فریاد زد : متشکرم بابا


بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله بیرون آورد.


مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصبانی شد و گفت :‌ با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره تقاضای پول کردی ؟


بعد به پدرش گفت : برای اینکه پولم کافی نبود، ولی الان هست. حالا من 20 دلار دارم. آیا می‌توانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم…

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri


مارو باش که فکر می کردیم میشه عاشق بود و موند
مارو باش که فکر می کردیم میشه از عاشقی خوند

مارو باش یه عمریه از عاشقی دم میزنیم
عمریه که چونه زیاد و از کم می زنیم
مارو باش چی فکر می کردیم و چی شد…….
چی می شد اگه دروغ تو لحظه ما جا نداشت
چی می شد اگه دورنگی هم دیگه معنا نداشت
کاش می شد واسه هوس رفاقتا رو نفروخت
کاش می شد صداقتو رو تن آینه دوخت
چرا ما آدما گاهی وقتا بد می شیم
واسه راهه هم دیگه خواسته نا خواسته سد می شیم
جایه مرهم واسه زخم عاشقا نمک می شیم
هرکی با ما صادقه باهاش پر از کلک می شیم
دل خوشه هرکی شدیم تو زرد از آب در اومدش
وقتی دلتنگی میاد هیشکی نمیاد به دادش
ندونستیم چرا وقتی نوبت ماست دیر میشه
حرفای خوب واسه ما زخم زبون و تیر میشه
شایدم ما ندونستیم زندگی چه شکلیه
کی سر کار کی نیست اصلا دنیا دست کیه
ما به هر حال می پریم بی چشم و دل بی پرو بال
ما به مشکی دلخوشیم دورنگیا رو بی خیال


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri
ترسناک‌ترین استخر جهان در بالای ساختمان آسمان خراشی در سنگاپور ساخته می‌شود.

ساخت این استخر که در سال 2016 میلادی کامل خواهد شد در ارتفاعی معادل با طبقه سی و هشتمین و در فاصله بین ساختمان دو برج ساخته خواهد شد.


این برج مسکونی در منطقه «بیشان» سنگاپور چشم‌انداز خیره‌کننده‌ای را برای ساکنان این ساختمان و ساختمان‌های اطراف آن بوجود می‌آورد.


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri

این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست

اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است!

60.jpg

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط ms meri
<      1   2   3   4   5      >
    

اسلایدر

دانلود فیلم