زوج فریبا کوثری و مهرداد ضیائی در سریال یلدا که با وجود گذشت سالها از زندگی مشترکشان تمایلی به داشتن فرزند ندارند و این را به نوعی بهگردن یکدیگر میاندازند. اما اینکه چرا این روزها زوجها در مورد داشتن فرزند دچار تردید شدهاند را میتوان در چند عامل جستوجو کرد. محمود هندیپور، روانشناس بالینی این موضوع را بررسی کرده است.
مادر شدن غریزه است
وجود غریزهای به نام غریزه مادری شاید یکی از اصلیترین علت علاقه یک زن به داشتن فرزند باشد. در مردها هم علاقه به پدر شدن و بقای نسل میتواند آنها رابهسوی داشتن فرزند سوق دهد. از علل دیگر میتوان به نیاز به دادن عشق و مراقبت، موجودی شبیه خود داشتن و رهایی از تنهایی اشاره کرد. اما هرچه پیش میرویم با مواردی روبهرو میشویم که ظاهرا بر موارد فوق تاثیر گذاشته و باعث عدم اتخاذ تصمیم برای فرزنددارشدن در برخی زوجین میشود. این در حالی است که هنوز هم برخی زوجین هیچ برنامهای برای زمان بچهدار شدن ندارند و بدون هیچ برنامهریزی یا آمادگی لازم با موضوع باردار شدن مواجه میشوند که این مورد بسیاری از اوقات در همان سال نخست پس از ازدواج روی میدهد و زوجین عملا مجبور به پذیرفتن شرایط میشوند.
در حال حاضر در بسیاری از جوامع زنان و مردان در کنار یکدیگر مشغول کار هستند اما قرار نیست داشتن شغل، ما را از دیگر موهبتهای زندگی محروم کند، ضمن اینکه استفاده از مرخصیهای مربوط به دوران پس از زایمان نیز کمک شایانی است.
از آتیه فرزندشان مطمئن نیستند
آنها به این میاندیشند که ممکن است 20 سال دیگر شغلی برای فرزندشان نباشد یا افکار دیگری از این دست. این مورد ناشی از مایوس بودن و به عهده گرفتن همه چیز است. در واقع والدین مسئول پیدا کردن شغل برای فرزندانشان نیستند و بسیاری از افراد به عنوان یک فرد بزرگسال با استفاده از توانایی و تخصص خویش به دنبال حرفه موردعلاقهشان میروند و شغل پدرانشان را دنبال نمیکنند. وظیفه والدین یاددادن ماهیگیری است نه ماهی را بهدست فرزندان دادن.
باید 3 سال صبر کرد
به عقیده بیشتر مشاوران و متخصصان امور خانواده بچهدار شدن در 3 سال نخست زندگی مشترک بهصلاح زوج نیست، زیرا مرد و زن نیاز دارند کنار یکدیگر به هماهنگی و صمیمیت بیشتری دست یابند و از فضای 2 نفره خویش بهره کافی را ببرند و سپس مهیای ورود فرد دیگری به زندگیشان شوند. از سوی دیگر، امروزه با زوجهایی مواجهیم که بیش از 5 سال از زندگی مشترکشان میگذرد و نه تنها برنامهای برای داشتن فرزند ندارند بلکه از فکر به آن هم پرهیز میکنند و این مورد قطعا رویداد خوبی برای خانواده نیست.
به فکر هزینهها هستند
مشکلات مالی را به عنوان یک واقعیت نمیتوان انکار کرد اما از یاد نبریم این مشکلات زمان ازدواج شما نیز وجود داشت ولی قدرت خواستن و در کنار یکدیگر بودن بر این موارد غلبه کرد، بنابراین به انتظار نشستن برای بهتر شدن یا برطرف شدن مشکلات مالی بدون برنامهریزی بیفایده خواهد بود و شما فقط زمان طلایی خود را از دست خواهید داد.
از بارداری واهمه دارند!
این مورد به باورهای غیرواقعی و غلط افراد مربوط میشود. ممکن است خانمی در سنین کودکی از اطرافیان خود شنیده باشد که زنی هنگام زایمان از دنیا رفته یا دیگر موارد مربوط به موضوع بارداری و زایمان. بهتر است از خود بپرسید آیا هر آنچه سالها پیش روی داده هم اکنون نیز با توجه به حجم پیشرفت علم پزشکی بازهم روی میدهد؟!
باید از مشاوران کمک گرفت
این مورد بیشتر در زوجهایی دیده میشود که ارتباط سرد یا پرتنشی دارند. در این مورد زوجین به موردی مانند اینکه «بچه زندگی را گرم یا مشکلات زندگی و ارتباط را کم میکند» توجهی نمیکنند، بسیار عاقلانه است. در حقیقت ابتدا باید زوج مشکلات بین فردی خودشان را حل کنند و سپس مسئولیت ورود یک فرد دیگر به زندگی را بپذیرند.
بچهدار شدن یک مسئولیت است و قرار نیست با مشغول شدن به آن، صورت مسئله را خط بزنیم، بنابراین راهحل منطقی استفاده از خدمات مشاورهای برای حل مشکل ارتباطی است نه خط زدن موضوع بچهدار شدن.
وقتی در سن بالاازدواج میکنند
واقعیت این است که با افزایش سن زوجین به واسطه کمتر شدن سطح هیجانخواهی و نیاز به آرامش ممکن است میل به داشتن فرزند نداشته باشند. اما تفکر به تلخی روزمرگی و بیانگیزگی و البته تنهایی میتواند محرک خوبی برای رهایی از این شرایط باشد.
در خانواده پرجمعیت بزرگ شدهاند
در برخی خانمها و آقایانی که در خانوادههای پر جمعیت رشد یافتهاند میل به داشتن آرامش و دوریگزینی از بچه دیده میشود که در این مورد لزوم کمک گرفتن از یک روانشناس ضروری به نظر میرسد، زیرا احتمال پشیمانی در سالهای بعدی زندگی بسیار زیاد است.
شاغل بودن زوجین و ساعت کاری بالا
در این مورد زن و مرد ساعات زیادی بهکار مشغولند و واهمه از عدم رسیدگی مناسب به فرزندشان منجر به بیمیلی برای بچهدار شدن میشود. این مورد فقط به کشور ما محدود نمیشود و در حال حاضر در بسیاری از جوامع زنان و مردان در کنار یکدیگر مشغول کار هستند اما قرار نیست داشتن شغل، ما را از دیگر موهبتهای زندگی محروم کند، ضمن اینکه استفاده از مرخصیهای مربوط به دوران پس از زایمان نیز کمک شایانی است. کمک گرفتن از والدین خود یا همسر، گرفتن پرستاری مناسب یا استفاده از مهدکودکهای استاندارد هم برای حل این دغدغه مناسب است، در ضمن وجود کیفیت مناسب روحی- روانی و دارا بودن دانش پرورش کودک در کنار کودک اهمیت بیشتری دارد.
امیدوارم در جامعه ما نیز مانند برخی از جوامع پیشرفته مدت این مرخصی افزایش یابد تا کودک سال نخست زندگی را که احتیاج او به مادر به مراتب بیشتر و حیاتیتر از سالهای دیگر زندگی است در کنار مادر سپری کند.