سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه‌های تخریب مسجدالنبی، درحال تبدیل شدن به واقعیت است.

 رسانه‌های غربی این روزها از تصمیم دولت عربستان برای تخریب قریب الوقوع مسجدالنبی و سه مسجد اطراف آن و تبدیل نمودن آنها به یک مسجد بسیار بزرگ خبر می‌دهند.



روزنامه ایندیپندنت نوشت قرار است مسجدی به جای این مساجد ساخته شود که بزرگ‌ترین مسجد جهان با گنجایش 600 هزار نمازگزار باشد.

اخیراً اخباری مبنی بر اعتراض‌هائی به خاطر از بین رفتن قسمت‌های قدیمی مسجدالنبی که از زمان حضرت رسول و دوره‌های صدر اسلام باقی مانده در طرح جدید منتشر شده بود.

 به همین دلیل، مسئولان سعودی درباره این خبر رسانه‌های غربی سکوت کرده‌اند.



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/10/7 توسط ms meri

راز ازدواج موفق کشف شد!!


راز ازدواج موفق کشف شد!!

تحقیقات جدید پژوهشگران نشان می‌دهد راز یک ازدواج موفق «عصبانیت صادقانه» است، نه همیشه «بخشیدن» و همواره «فراموش کردن». اغلب گفته می‌شود بخشیدن و فراموش کردن در زندگی مشترک شیوه‌ای مطلوب‌تراست؛ اما روان‌شناسان بر این باورند که عصبانیت هم می‌تواند بهترین راه جهت حل مشکلات در مواقع لازم باشد.
جیمز مک‌نالتی، استاد دانشگاه تنسی طی پژوهش‌های خود به این نتیجه دست یافت که بخشیدن همیشگی در ازدواج در واقع می‌تواند دلخوری‌ها را افزایش دهد و این‌که «نارضایتی کوتاه‌مدت از یک مکالمه حاوی عصبانیت، اما صادقانه» می‌تواند برای سلامت یک رابطه مشترک در درازمدت سودمند باشد.
پژوهش‌های این دانشمند حاکی از آن است که بخشش دائمی در ازدواج می‌تواند تبعات ناخواسته منفی در پی داشته باشد. به گفته وی در زندگی مشترک لحظاتی رخ می‌دهند که طرف مقابل به روشی علیه دیگری تخطی می‌کند.
برای مثال، یک شریک می‌تواند از لحاظ مالی بی‌مسؤلیت و یا فاقد نیروی حمایت‌کننده باشد. هنگامی که این رویداد‌ها به وقوع می‌پیوندند باید در خصوص عصبانی شدن یا بخشیدن تصمیم درست گرفت. پژوهش‌های این محقق نشان می‌دهد که پارامترهای مختلفی می‌تواند کارایی بخشش را پیچیده کند. این مولفه‌ها شامل سطح توافق‌پذیری شریک یا شدت و تکرار تخطی است.

یافته‌های وی نشان می‌دهد عصبانیت هم می‌تواند نقش مهمی در علامت دادن به شریک تخطی‌گر در خصوص اینکه رفتار آزاردهنده وی قابل پذیرش نیست، با



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/6 توسط ms meri

قبل از هر چیز از صمیم قلب ابراز تاسف خودمان را بابت این‌که دنیا به پایان نرسیده و متاسفانه هنوز زنده‌ایم اعلام می‌داریم، همچنین تشکر می‌کنیم از هموطنان عزیز که طبق آمار و براساس مدارک موجود جزو معدود کشورهایی بودیم که این فرضیه پایان دنیا را زیاد جدی نگرفتیم و از همین جا مشت محکم خودمان را بر دهان یاوه‌گویانی می‌زنیم که ملت ما را به خرافه‌گرایی متهم می‌کنند.

ضمنا خدمت خاندان محترم نوستراداموس هم عرض می‌کنیم که از ایشان بابت پیش‌بینی اشتباهشان دلخور نیستیم و چیزی به دل نگرفته‌ایم، خیالشان راحت!

به هر حال بعد از این‌که مطمئن شدیم دنیا به آخر نمی‌رسد به سرمان زد جهت تفریح برویم پیاده‌روی (خاک بر سرمان، از بس تفریح نکرده‌ایم به قدم زدن روی پیاده‌روهایی که از میدان مین هم خطرناک‌ترند، می‌گوییم تفریح!) شاید باور نکنید، اما نیم‌ساعتی گذشته بود و هنوز پایمان در چاله چوله‌هایی پیاده‌رو نشکسته بود که به ذهنمان رسید حداقل تا فرارسیدن پایان بعدی دنیا کمی روی فرهنگمان کار کنیم و چون می‌دانیم در این برهه حساس زمانی مسوولان محترم به کارهای مهم‌تری مشغولند و کسی به فکر ارتقای فرهنگ مردم نیست، تصمیم گرفتیم خودمان جهت آموزش مردم پیشقدم شویم ـ و از این بابت کلی به خودمان می‌بالیم! ـ بعد از این تصمیم سوار یک فروند تاکسی شدیم و یکهو تصمیم گرفتیم آموزش را از آقای راننده شروع کنیم و بعد در مورد نحوه درست رانندگی کردن و... داشتیم‌ ارائه فضل می‌نمودیم که آقای راننده کنار اتوبان توقف کرد و فرمود: «برو پایین» پیاده که شدیم دیگر نفهمیدیم چطور شد، اما خوب یادمان است بعد از سومین یا چهارمین باری که راننده محترم کله ما را به کاپوت ماشین کوبید فرمود: «حالا فهمیدی؟» و بعد ایشان رفتند و حسرت دانستن این‌که چه چیزی را باید بفهمیم روی دل ما گذاشتند ! کمی سرمان گیج می‌رفت، اما در کارمان مصمم‌تر شده بودیم!

شب در میوه‌فروشی محله‌مان سعی کردیم به آقای فروشنده برخورد درست با مشتری را یکجوری آموزش بدهیم که به ایشان برنخورد، اما هنوز حرف ما تمام نشده بود که آقای فروشنده خیلی محترمانه در ترکیب صورت ما تغییری ایجاد کرد و فرمود: «همینه دیگه نمی‌فهمی!».

بعد خواستند بیایند ‌ از نزدیک‌تر به ما بفهمانند که نمی‌فهمیم ـ نه که ما ترسیده باشیم ـ اما سوار ماشینمان شدیم و درها را از داخل قفل کردیم! اگرچه سنگینی سیلی آقای فروشنده را کماکان روی صورتمان احساس می‌کردیم، اما باز ناامید نشدیم و تصمیم گرفتیم آموزش را با آن دسته از هموطنانی ادامه دهیم که دادن فحش به همدیگر را نشانه عمق دوستی و صمیمیت می‌دانند و به آنها بفهمانیم‌حتی در زمان جاهلیت هم اگر کسی به کسی فحش بد می‌داد خون به پا می‌شد، اما الان چه شده که نشانه صمیمیت شما... به گمانم زیاد حوصله گوش دادن نداشتند و ما هم بعد از خوردن اولین لگد، چندان تمایلی به ماندن و ارائه توضیحات بیشتر نداشتیم و بلانسبت شما عینهو اسب دویدیم.

جایتان خالی خیلی وقت بود با این سرعت ندویده بودیم! الان هم به دلیل پاره‌ای از مسائل از ذکر برخوردهای بسیار محترمانه! کارمندهای بانک که باعث می‌شوند حداقل در زمان دریافت وام حس یک آدم مفلوک و بدبخت به ما دست بدهد و از نحوه جریمه کردن پلیس محترم راهنمایی و رانندگی که چندبار نزدیک بود سکته کنیم و از برخورد ارباب رعیتی کارمند‌های ادارات و... می‌گذریم و...

به هر حال از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان شب وقتی خسته و هلاک با سر و کله ورم کرده در کمال آرامش استراحت می‌کردیم!

به این نتیجه رسیدیم که آموزش و ارتقای فرهنگ مردم از فتح قله اورست با دمپایی ابری سخت‌تر است! ضمنا کشف کردیم‌ برای زندگی در تهران چند شرط مهم لازم است، اول این‌که... بی‌خیال مهم‌تر از همه این است که حتما باید لیسانس مدیریت بحران داشته باشید!



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/6 توسط ms meri

مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد.

هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.

مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود.

در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:

از 3 چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با 3 مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی.

آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند.

پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.

هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی. پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟

دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/6 توسط ms meri

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند!

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)

این تصاویر زیبا شما را مسحور می کند (25)



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/6 توسط ms meri

سال 2012 شاهد گام های روی به جلوی بزرگی در علم بودیم. سرعت پیشرفت علم زیاد است و هر سال هم بیشتر می شود. مشخص است که نمی توان به تمام دستاوردهای علمی سال پرداخت. در این مطلب با 12 دستاورد و خبر علمی منتخب سال 2012 آشنا می شود.

فیزیکدان ها بوزون هیگز را یافتند

30 سال مجادله و بحث بر سر وجود ذره خدا سرانجام در سال 2012 به نتیجه رسید. برای یافتن این ذره بیش از 9 میلیارد دلار سرمایه گذاری انجام شد و آنها معتقداند که این کشف علم فیزیک را برای همیشه متحول کرده است.

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

اگر در مورد بوزون هیگز اطلاعات زیادی ندارید توصیه می کنم این مطلب نارنجی را از دست ندهید: ذره خدا چیست و چرا اینقدر اهمیت دارد.



زندگی بدون تنفس


بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

این مایع در واقع محلولی است که حاوی ملکول های اکسیژن است که در یک غشای چربی بسته بندی شده اند. هر بسته تنها 2 تا 4 میکرومتر است و آنها درون یک مایع قابل تزریق قرار دارند. این مایع در عمل اکسیژنی را حمل می کند که سه تا چهار برابر اکسیژن درون خون ما است. اختراع آن سبب شد که بتوانیم به زندگی بدون تنفس کردن امیدوار باشیم. توضیح کاملش را در این مطلب نارنجی بخوانید: زندگی بدون تنفس: ذراتی که جان ما را نجات می دهد



کنجکاوی در مریخ


بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

ناسا سرانجام پیشرفته ترین ربات فضایی اش را به سلامت روی سیاره قرمز نشاند. همه امیدوارند که بررسی های مریخ نورد کنجکاوی اطلاعاتی در اختیار ما قرار بدهد که زمینه ساز ورود بشر به این سیاره شود. بدنیست سری به اخبار کنجکاوی هم بزنید.



جزیره ای که ناپدید شد

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

روی نقشه گوگل جزیره ای کوچک به نام سندی در نزدیکی استرالیا وجود داشت. اما وقتی یک تیم از دانشگاه سیدنی برای دیدن جزیره رفت، معلوم شد که این جزیره وجود خارجی ندارد. مشخص نیست جزیره به اشتباه در نقشه گوگل ظاهر شده یا اینکه از دست محققان فرار کرده و به زیر آب رفته است.



اثبات ریاضی بیگ بنگ

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

برخی دانشمندان معتقد اند که جهان از ابتدا وجود داشته و برخی دیگر نظریه «انفجار بزرگ» را درست می دانند. بر اساس نظریه بیگ بنگ، جهان از یک انفجار بزرگ به وجود آمده و یک نقطه شروع داشته است. شواهد علمی مختلفی هم برای این نظریه به دست آمده. امسال نتایج یک بررسی محاسباتی جدید منتشر شد که با جدیت وجود بیگ بنگ را اثبات می کند و حالا افراد زیادی با اطمینان می گویند: یک نقطه شروع برای جهان وجود داشته است.



تحقیقات برای سفر فضایی سریع تر از نور


بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

بشر هنوز در سفرهای فضایی بسیار ابتدایی و عقب مانده عمل می کند. نسبت به وسعت این جهان بزرگ، ما فقط چند قدم کوچک از سیاره مان دور شده ایم. با فناوری های فعلی هم رسیدن به سیاره ها و کهکشان های دور عملا امکان پذیر نیست. بنابراین باید یک راه جدید پیدا کنیم.

اگر مجموعه استارترک را دیده باشید. متوجه راه حل جدید خواهید شد. اینجا به دنبال استفاده از فناوری به نام Warp Drive هستیم که با کمک آن بتوانیم سریع تر از سرعت نور سفر کنیم. در این روش یک حباب زمان-مکان دور سفینه فضایی به وجود می آید و سفینه را قادر می سازد با سرعتی سریع تر از نور از یک مکان به مکانی دیگر منتقل شود.

تا به حال‌ آن را در فیلم های تخیلی دیده ایم اما امسال ناسا شروع به تحقیقات عملی بیشتری روی آن کرده است. Warp Drive فقط یک تخیل نیست و از نظر قوانین فیزیک امکان پذیر است.



یک درمان جدید برای سرطان

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

یکی از واکسن های مشهور واکسن BCG است. این در واقع نام یک باکتری است که برای پیشگیری از بیماری سل به بدن تزریق میشود. اما کشف بزرگ دانشمندان این بود که این باکتری می تواند نقش های مهم دیگری را در بدن ما بازی کند. می توان از آن برای درمان انواع مختلف سرطان ها کمک گرفت و البته بیماری های دیگر مانند MS هم در لیست تحقیقات قرار گرفته است. با این حساب طی سال های آینده اسم این باکتری دوست داشتنی را بیشتر می شنویم.



نخستین سفینه فضایی خصوصی

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

وقت اش رسیده پروازهای فضایی توسط شرکت های خصوصی هم انجام بشود و امسال شاهد یک گام جدید بودیم که SpaceX نخستین پرواز فضایی یک شرکت خصوصی به ایستگاه فضایی شد. هرچند ناسا در این پرواز کمک های زیادی به آنها کرده بود. برای اطلاعات بیشتر بخوانید: سفر تاریخی SpaceX به ایستگاه بین المللی فضایی



یک گام به جلو برای اوتیسم

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

فیلم مرد بارانی را دیده اید؟ در آن فیلم داستین هافمن نقش یک بیمار مبتلا به \ اوتیسم را بازی می کند. بیماری که علت آن تا به حال ناشناخته بود و با با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیر طبیعی مشخص می‌شود. امسال سرانجام یک گام جدید در این بیماری برداشته شد و کشف شد که ارتباط ژنتیکی برای آن وجود دارد. محققان ژن های مختلفی را کشف کردند که در ارتباط با ابتلا به اوتیسم هستند.



سفر جیمز کمرون به عمیق ترین نقطه دریا

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

کارگردان مشهور فیلم های سینمایی چند سال روی ساخت زیردریایی ویژه ای کار کرده بود که به او اجازه داد سرانجام به عمیق ترین نقطه زمین سفر کند.



ارتباط نزدیک سرطان و عفونت ها

بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

آمار سرطان روز به روز بیشتر می شود. فقط در سال 2008 حدود 7.5 میلیون نفر به خاطر سرطان جان خودشان را از دست داده اند. جالب است بدانید که برخی از سرطان ها کار باکتری ها و ویروس ها است. آنها نه تنها سبب عفونت و بیماری ما می شوند بلکه برخی از آنها سبب می شوند در آینده به سرطان مبتلا شویم. امسال مشخص شد که در واقع از هر 6 مورد ابتلا به سرطان، یکی در نتیجه ابتلا به عفونت هایی بوده که قابل پیشگیری هستند.

در خط مقدم این موجودات خطرناک اینها قرار دارند: ویروس HPV، هلیکوباکتر پیلوری و ویروس های هپاتیت B و C . آنها را جدی بگیرید.



عمر طولانی تر با ملکول کروی


بزرگ ترین دستاوردهای علمی 2012

یک ملکول که از 60 اتم کربن تشکیل شده که به شکل یک توپ فوتبال قرار گرفته اند. نامش فولرن باکمینستر است. قبلا نظریاتی وجود داشت که مصرف این ملکول می تواند روی سلامت تاثیر مثبت داشته باشد. یک تیم تحقیقاتی روی این موضوع کار کرد که اثر این ملکول روی موش های آزمایشگاهی چیست. نتیجه شگفت انگیز این بود که موش هایی که این ملکول را همراه با غذا مصرف کرده بودند دو برابر موش های گروه کنترل عمر کردند.

به نظر می رسد این ملکول سبب می شود میزان اکسیدان ها در سلول های موجود زنده به شدت کاهش پیدا کند و طول عمر آنها را به طور محسوسی افزایش دهد. البته هنوز برای خوردن قرص های فولرن باکمینستر زود است اما اگر کمی صبر کنید و تحقیقات بیشتری صورت بگیرد، احتمالا آنها را به عنوان قرص های افزایش طول عمر در بازار می بینیم.



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/6 توسط ms meri

کنترل کلا چیز خوبی است. اگر نبود که شما تلویزیون کنترل دار نمی‌خریدید. با خودروتان از بیرون به سمت منزل می‌آیید و شدید هم باران گرفته است. اما شما نیازی ندارید که از ماشین پیاده شوید و بروید در پارکینگ را باز کنید؛ از همان داخل اتومبیل، دکمه ریموت کنترل را می‌زنید و جل الخالق، درهای پارکینگ روی شما باز می‌شوند. ناپلئون بناپارت هم درِ خانه و اصطبلش ریموت کنترل نداشت. ببین شما کی هستی؟...

شعرکنترل شده:

سرخود کجا سفت وشل می‌شوم

بدانم اگر کنترل می‌شوم؟

نه آرام چون لاک پشت ریلکس

نه درگیرباهول وهل می‌شوم

پس برای شما ثابت شد که کنترل چیز خوبی است. فلذا حق دارد وزیر اموراقتصادی و دارایی اگر با هدف جلوگیری از تکانه‌های تورمی پایان سالی،پیش پیش به فکر کنترل آن بیفتد. تا الان هم اگر توانستیم جلوی غول بی شاخ و دم تورم را بگیریم؛ راستش با همین کنترل‌ها بوده است. الکی که نیست!

آقای سیدشمس‌الدین حسینی گفتند: «با توجه به این که در ماه‌های پایانی سال قرار داریم، باید سیاست‌های مدبرانه‌ای برای صرفه‌جویی اجرایی شود تا از رشد پایه پولی و در نتیجه آن افزایش تورم جلوگیری شود.» ایشان ممانعت از احتکار در بازار و همچنین پرهیز از رسانه‌ای کردن تورم را نیز از دیگر راهکارهای لازم برای مهار تورم در فصل پایانی سال عنوان کردند.

بسته پیشنهادی:

 وقتی صحبت از کنترل، آن هم کنترل گرانی و تورم در کار باشد؛ هرکسی باید به اندازه وسعش نخودی در این آش بیندازد. حالا نخود انداختنی ما چیست؟... همین راهکارهایی که در ادامه عرض می‌کنیم:

1ـ رسانه‌های باحال: همچنان که گفته آمد، رسانه‌ها نباید کاری کنند که مردم اگر مختصر تورمی در بیرون هست، آن را در رسانه مشاهده کنند. همان که در بیرون می‌بینند، هفت پدرشان را کافی است. بد نیست رسانه‌های عزیز ـ که الهی داغشان را نبینیم ـ نمودارهایی را ترتیب بدهند که به نحوی مقتضی و مورد نظر، آمار و ارقام تورم را نزولی نشان دهند. مگر همه از نزولات آسمانی خوششان نمی‌آید؟ خب، گاهی نزولات زمینی هم بد نیست.

2ـ توزیع عینک: چطور شد الان بعضی تلویزیون‌های سه بعدی آمده که شما به همراهش چند تا عینک مخصوص هم می‌گیرید که موقع تماشا بتوانید تصاویر را سه بعدی ببینید؛ خب در سایر زمینه‌ها مثل این زمینه باید پیشرفت کرد. چه اشکالی دارد مردم موقع ملاحظه قیمت برخی اجناس و کالاها و خدمات، یک عینک ریزبینی به چشم بزنند که تورم را ریز ببینند.

3ــ استفاده از پماد: مادربزرگی داشتم که زانوهایش بدجوری دچار تورم شده بود و از بین همه مکاتب ایسم‌دار، به رماتیسم گرایش پیدا کرده بود. آن خدابیامرز همیشه برای کنترل تورم جفت پایش از یک پماد مخصوص ضدتورم استفاده می‌کرد. این کار با نظارت کیفی پدربزرگ انجام می‌شد. خب الان امثال این پمادها شاید روی سایر انواع تورم‌ها نیز جواب دهد. امتحانش مجانی است. فوقش پول پمادش را هم خود ملت می‌دهد.

4ـ پخش آهنگ‌های آرامبخش: تلطیف فضای تورم خیز بازار با پخش انواع آهنگ‌ها و ملودی‌های آرامبخش نیز از دیگر راهکارهای مفید و مثبت است. مثلا شرکت‌های تلفن همراه می‌توانند در این راستا اقدام نمایند. ساخت آهنگ انتظار «همه چی آرومه‌‌/‌‌گرونی محکومه‌‌/‌‌من چقدر خوشحالم‌‌/‌‌به خودم می‌بالم....» که مناسب برای زنگ انواع گوشی هم هست.



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/10/5 توسط ms meri

برای او تنها زن مثال‌زدنی مادرش است. از کوچک‌ترین فرصتی برای بودن در کنارش استفاده می‌کند و بدون اجازه او آب هم نمی‌خورد. در زندگی یک مرد بچه‌ننه، هیچ تصمیمی بدون حمایت مادر گرفته نمی‌شود و رازی که مادرش از آن بی‌خبر باشد، وجود ندارد. اگر هنوز هم مطمئن نیستید که خواستگار یا همسرتان یک مرد بچه‌ننه است، از این تست کمک بگیرید و بعد از مطمئن شدن، از باید و نباید‌های رفتار با چنین مردی باخبر شوید.

با مرد بچه‌ننه چه کنیم؟ 

از شما حمایت نمی‌کند؟


وقتی خانواده‌اش بی‌دلیل و منطق از شما انتقاد می‌کنند یا مسبب ناراحتی‌تان می‌شوند، از شما دفاع نمی‌کند و حتی جلوی دیگران، فورا حرف‌های مادرش را تکرار می‌کند و انتظار دارد که حق را به او بدهید؟

شما به حمایت همسرتان حتی در کوچک‌ترین لحظات زندگی نیاز دارید. گاهی ممکن است حق با شما نباشد و او هم سرزنش‌تان کند اما نیاز دارید که در مقابل دیگران انگشت اتهام را به سمت شما نگیرد.

پول توجیبی می‌گیرد؟


آیا خواستگار‌تان هنوز از نظر مالی به خانواده‌اش وابسته است و حتی اگر شغلی دارد، دغدغه‌ای برای پس‌انداز و آینده‌نگری ندارد؟ چنین مردی احتمالا به پشتوانه خانوادگی‌اش دلگرم است و دوست دارد دیگران مسئولیت زندگی‌ او را بر عهده بگیرند.

شما قرار نیست با یک مرد ثروتمند زندگی کنید اما کسی که به آن نیاز دارید، مردی است که از نظر مالی به کسی وابسته نباشد و برای ساختن یک زندگی مستقل تلاش کند.

منتظر نظر دیگران است؟


شما قرار است وارد یک وادی جدید شوید و تصمیم‌های جدی‌ برای آینده‌تان بگیرید، اما او همیشه برای گرفتن هر تصمیمی به نظر دیگران تکیه می‌کند. گاهی هم وقتی در مورد موضوعی صحبت می‌کنید، نظرش را ابراز می‌کند اما به محض مواجه شدن با مخالفت دیگران، تصمیم تازه‌ای می‌گیرد.

اگر نامزد‌تان نمی‌تواند تنها با کمک شما تصمیمی برای آینده‌اش بگیرد، احتمالا در رده بچه‌ننه‌ها جا دارد. درست است که شما به مشورت با کسانی که تجربه بیشتری دارند نیاز دارید، اما قرار نیست اجازه دهید که دیگران برای همه زندگی‌تان تصمیم بگیرند.

مدام از نامزد قبلی‌اش می‌گوید


برای شما وارد شدن به یک زندگی تازه یعنی کنار گذاشتن همه تجربه‌های تلخ یا شیرین گذشته. اما او هنوز شادی یا خشم زندگی گذشته‌اش را فراموش نکرده است و مدام درباره نامزد قبلی یا تجربه‌های خواستگاری ناموفق قدیمی‌اش صحبت می‌کند.

برای چنین مردی، بسیاری از گره‌های احساسی هنوز باز نشده‌اند و او نتوانسته با اتفاقاتی که برایش افتاده، کنار بیاید. چنین مردی هنوز عقده‌ها، خشم‌ها و ترس‌های حل‌نشده‌ای دارد و قرار است این کوله‌بار را با خودش به این رابطه بیاورد.

شما را با مادرش مقایسه می‌کند؟


از انتخاب لباس گرفته تا وسایل خانه، دوست دارد از مادرش الگوبرداری کند و شما را مدام با مادرش مقایسه می‌کند؟ در هر موردی که اظهارنظر می‌کنید، می‌گوید: «اما مادرم...» و شما را با این رفتار آزار می‌دهد؟

برای او تنها زن دنیا مادرش است و نمی‌تواند از راهی که این زن مثال‌زدنی نرفته، برود. او فقط حاضر است به یک شیوه زندگی کند؛ شیوه مادرش! اما آیا شما می‌توانید این سبک زندگی را بپذیرید؟



سنگ‌هایتان را وا بکنید!


اگر هنوز با چنین مردی پیمان ازدواج نبسته‌اید، بهتر است قبل از پاسخ مثبت، با او در این مورد صحبت کنید. برایش توضیح دهید که داشتن استقلال فکری، مالی و رفتاری تا چه حد برایتان مهم است و از اینکه دوست دارد به وابستگی‌اش پایان دهد مطمئن شوید. اگر او چنین شرطی را برای ازدواج پذیرفته، بهتر است مدت دیگری در دوره نامزدی بمانید و او را بیشتر محک بزنید و بدانید آیا به وعده‌هایش پایبند بوده و برای تغییر تلاش کرده‌است؟

عجله نداشته باشید


اگر با یک بچه‌ننه زندگی می‌کنید یا تصمیم‌تان را گرفته‌اید که به چنین خواستگاری جواب مثبت دهید، باید صبور باشید. این افراد به سادگی تغییر نمی‌کنند و در بسیاری از موارد، نسبت به تغییر کردن موضع می‌گیرند. باید بپذیرید که تبدیل کردن او به یک مرد مستقل اتفاقی نیست که یک‌روزه بیفتد و شاید سال‌ها برای تغییر شخصیت او به زمان نیاز داشته باشید.

خط پایان را بشناسید

از همان روز اول رفتارهای اینچنینی همسرتان، شما را آزار می‌داده و هر راهی را برای پایان دادن به آنها رفته‌اید؟ اگر با وجود این مرد زندگی شما هنوز تغییری نکرده‌است باید بپذیرید که او با همین ویژگی‌هایش شریک زندگی شماست. آیا می‌توانید او را بپذیرید و بدون تلاش برای تغییر در کنارش بمانید یا گمان می‌کنید که تحمل‌تان تمام شده و باید به این زندگی بی‌نتیجه پایان دهید؟!

شرایط را درک کنید


زندگی با چنین مردی آسان نیست. پس اگر برای ازدواج با او مصمم شده‌اید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید. ممکن است برخی حرف‌ها، کارها و رفتارهایش عمیقا شما را آزار دهد، پس باید از همیشه صبور‌تر باشید. اگر او را با وجود این شخصیت پذیرفته‌اید، پس نباید با نشان دادن وابستگی فکری و اقتصادی‌اش به دیگران، آشفته و ناراحت شوید. در قدم اول او را همین‌طور که هست، بپذیرید و بعد برای تغییر تلاش کنید.

با خانواده‌ها وقت بگذرانید


ممکن است در آغاز راه فاصله گرفتن همسرتان از خانواده‌اش او را بترساند و نسبت به ادامه این شکل زندگی مردد باشد. پس هیجان‌زده عمل نکنید و تا زمانی که شرایط آرام‌تر شود صبر کنید. جدا کردن او از خانواده‌اش به قیمت بحث و قهر به شما کمکی نخواهد کرد. یادتان نرود به میان آمدن پای قهر، یعنی ناموفق بودن شما در حل مشکل.

با او حرف بزنید


احساس‌تان را به همسرتان بگویید و برایش توضیح دهید که چه رفتارهایی شما را آزار می‌دهد. او را از این موضوع که قصد ندارید رابطه‌اش را با خانواده‌اش قطع کنید مطمئن کرده و برایش توضیح دهید که دیگر مسئولیت خانواده خودش را برعهده دارد و باید حواسش به وظایفش باشد.

با مادرش دوست شوید


اگر همسرتان به مادرش وابستگی زیادی دارد، بهتر است ارتباط خوب و نزدیکی با مادرشوهرتان برقرار کنید. ممکن است گاهی نیاز داشته باشید که از طریق او روی همسرتان تاثیر بگذارید. از طرف دیگر زمانی که همسرتان ببیند با گارد بسته با مادرش برخورد نمی‌کنید، با آرامش بیشتری به سمت شما کشیده می‌شود و از اینکه شما هم مادرش را دوست دارید، احساس رضایت می‌کند.


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/10/5 توسط ms meri

حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» در برنامه درس‌هایی از قرآن نظر خود را در رابطه با سن ازدواج بیان کرد و گفت: هر کس به 18 ساله‌ها می‌گوید بچه، خودش بچه است.
 
 این مفسر قرآن کریم در برنامه اخیر درس‌هایی از قرآن، 18 سالگی را سن مناسبی برای ازدواج بچه‌های امروزی دانست و گفت: چه چیز انسان را بی‌دین می‌کند؟

فاصله از اسلام‌شناس، زیرا با یک شبهه خیلی از افراد بی‌دین می‌شوند، دوسوم دین مربوط به ازدواج است، البته در سن پایین یعنی 18 سالگی ازدواج کند، آنها بچه نیستند، ما بچه‌ایم که می‌گوییم آنها بچه‌اند.

یک بچه کوچک بود که با قرآن آشنا بود به او گفتم کی داماد می‌شوی؟ فردی گفت او بچه است، کودک برای او آیه سلیمان را خواند و گفت: من بچه‌ام، اما می‌فهمم.



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/10/5 توسط ms meri

cheraman داستان آموزنده چرا برای من ؟

داستان آموزنده چرا برای من ؟


دخترک که از درس جبر نمره نیاورده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده بود پیش مادرش رفت و گفت: “همش اتفاق های بد می افته!”
مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد؟
و دخترک جواب داد: “البته! من عاشق دست پخت شما هستم.”
مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد دخترک گفت: “اه..! حالم رو به هم می زنه!”
مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد و دختر گفت: “از بوش متنفرم!”
این بار مادر رو به او کرد و پرسید: “با کمی آرد چطوری؟” و دختر جواب داد که از آن هم بدش می آید.
مادر با چهره ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و گفت: بله شاید همه این ها به تنهایی به نظرت بد بیایند ولی وقتی آنها را به اندازه و شیوه مناسب با هم مخلوط کنیم یک کیک خیلی خوشمزه خواهیم داشت!

خداوند نیز این چنین عمل می کند؛ ما خیلی وقتها از پیشامدهای ناگوار از پروردگارمان شکایت می کنیم در حالی که فقط او می داند که این موقعیت ها برای آمادگی در مراحل بعدی زندگی لازم است و منتهی به خیر می شود. باید به خداوند توکل کرد و اطمینان داشت که همه این موقعیت های به ظاهر ناخوشایند معجزه می آفرینند.

مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هر روز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای این دنیا باشد قلب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی گوش می کند و تو باید صبور باشی و این مراحل را طی کنی.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/10/4 توسط ms meri
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    

اسلایدر

دانلود فیلم