خصوصیات یک پسر خوب؛طنز
1- یک پسر خوب امضاء گواهی نامه اش خشک نشده به رانندگی خانمها گیر نمیدهد2ـ یک پسر خوب تنها جوکهایی را بیان میکند که مورد تائید وزارت 1) ارشاد اسلامی2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعیضات استانی و … باشد.
3ـ یه پسر خوب کمتر با این جمله مواجه میشود”مشتری گرامی دسترسی شما به این سایت مقدور نمی باشد”..
4ـ یه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نمیره.
5ـ یه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نمیکنه بزنه تو اتاقش.
6ـ یه پسر خوب پشت چراغ قرمز با دیدن یه خانم ردیف چشماش مثه چراغهای فولکس نمیزنه بیرون..
7ـ یه پسر خوب روزی چند بار به سازندگان یاهو مسنجر لعنت میفرسته.
8ـ یه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متریِ هیچ خانمی نمیشینه.
9ـ یه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشینش بوی ادکلن زنونه نمیده.
10ـ یه پسر خوب هیچ وقت پای تلفن از این کلمات استفاده نمیکنه:”ساعت” چند” “کی میای” “کجا” “دیر نکنی یا..
11ـ یه پسر خوب وقتی میاد خونه قرمزی رژ در هیچ نقطه از صورتش مشاهده نمیشه.
12ـ یک پسر خوب زمانی که کسی میخواهد از عرض خیابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان عابر را نمیکند.
13ـ یک پسر خوب زمانی که یک دختر خانم راننده میبیند ذوق زده نشده و در صدد عقده ای بازی بر نمی آید
14ـ یک پسر خوب که ژیان سوار میشود روی بنز همسایه با سوئیچ ماشین نقاشی نمیکشد.
15ـ یک پسر خوب زمانی که تصادف میکند همانند قبائل زامبی وحشی بازی در نمی آورد.
16ـ یک پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمایندگی از راهداری و شهرداری خیابانهای شهر را متر نمیکند.
17ـ یک پسر خوب به محض دیدن یک دختر خانم متین با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان آبشار و چشمانش همانند چشمان وزغ نمیشود.
18ـ یک پسر خوب دکمه های پیراهنش را از یک متر زیر ناف تا زیر چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلی محکم میکند.
19ـ یک پسر خوب به محض دیدن دختر همسایه رنگش لبوی شده و چشمش را به آسفالت میدزود.
20ـ یک پسر خوب روزی 10بارهوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نمیکند.
21ـ یک پسر خوب بیشتر از 5 دقیقه در دستشوئی نمیماند .
22ـ یک پسر خوب 5ساعت در حمام آهنگ جواد یساری نخوانده وبرای همسایگان آلودگی صوتی ایجاد نمیکند.
23ـ یک پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوی و برزن عرعر عشق نکرده و آبروی خانوادگی خود را نمیبرد.
24ـ یک پسر خوب با دوستانی که مشکوک به چت و لا ابالی گری هستند معاشرت نمیکند.
25ـ یک پسر خوب به جای اینکه پول خود را در باشگاه بیلیارد و گیم نت و غیره دور بریزد بهتر است حساب آتیه جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگی خود باشد.
26ـ یک پسر خوب همواره به اسم خود افتخار میکند و به هر کس که میرسد نمیگوید که بجای اصغر به او رامتین و آرش و … بگویند.
27ـ یک پسر خوب در اثر دیدن افراد غرب زده جو گیر نشده و لحاف کرسیه قرمز خال خال یشمی را به پیراهن تبدیل نکرده و سر زانو خود را جر نمیدهد.
28ـ یک پسر خوب تقاضای وسایل نا مربوطی از قبیل موبایل را از خانواده ندارد.
29ـ یک پسر خوب در صورتی که با نامزد خود بیرون رفت و کسی به خانم متلک گفت فورا با پلیس 110 تماس حاصل می کند.
30ـ یک پسر خوب برای احیای حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکیک مانند خر و الاغ به کار نمیبرد.
31ـ یک پسر خوب از معاشرت با دوستان بسیار خودمانی که عادت به بیان شوخی های نا مربوط از قبیل حراج لفظی عمه و همچین خواهر مادر هستند امتناع میکند.
32ـ یک پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالی به 12 ماه دهانش بوی تلفن نمیدهد.
33ـ یک پسر خوب هر صدایی از قبیل قار و قور شکم اهل خانه را با صدای تلفن اشتباه نگرفته و1 متر به بالا نمیپرد.
34ـ یک پسر خوب برای بیرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوی آئینه نایستاده و بزک نمیکند.
35ـ یک پسر خوب در جشنهای فامیلی جو گیر نشده و نمیرقصد تا ابروی کل خاندان رابر باد دهد.
36ـ یک پسر خوب در مهمانی های خانوادگی نوشیدنی های غیر مجاز از قبیل ماءالشعیر را تنها با رضایت نامه رسمی و کتبی پدر محترم استعمال میکند.
37ـ یک پسر خوب هر زمان که عشقش کشید با زیر شلواری کردی چین پیلیسه دار و یا شرت مامان دوز و رکابی همانند قورباغه به وسط کوچه نمیپرد.
38ـ یک پسر خوب تنها برای رضای خدا و کاهش بار سنگین ترافیک و حمل و نقل درون شهری و برون شهری هر کجا که دختر خانم یا خانمی را در رده سنی 15 تا 25 سال دید سوار کرده و به مقصد می رساند
مرکز اطلاع رسانی هنگ مرزی جلفا اعلام کرد: یک دستگاه اتوبوس حامل مسافران ایرانی شنبه شب در جمهوری ارمنستان به داخل دره سقوط کرد.
در این حادثه یک نفر از سرنشینان اتوبوس به نام ?مهرداد سعید نژاد? کشته و 15 مسافر دیگر به شدت زخمی شدند.
این گزارش می افزاید: مجروحان حادثه به بیمارستان شهر مغری ارمنستان انتقال یافته و در آنجا بستری شدند.
علت حادثه انحراف به چپ اتوبوس در پیچ تند و ناتوانی راننده در کنترل آن اعلام شده است.
این اتوبوس حامل مسافران ایرانی از ایروان( مرکز ارمنستان) به تهران بود که ساعت 24 شب گذشته دچار حادثه شد.
مسافران اتوبوس همگی اهل تهران هستند.
جمهوری ارمنستان از طریق مرز نوردوز در شهرستان جلفا با کشورمان مرز مشترک دارد.
همه روزه جمع بسیاری از هموطنان از طریق این مرز و با استفاده از اتوبوس برای تفریح و سیاحت به جمهوری ارمنستان سفر می کنند.
مرگهای ناشی از سوءمصرف موادمخدر، از سال 1382 به بعد، دومین عامل مرگ مرگهای غیر طبیعی پس از تصادفات بوده است. چهار هزار و 740 نفر در سال 1384 به علت سوءمصرف مواد جان باختند که این سال بالاترین آمار نه ساله گذشته است.
همچنین روند کاهشی مرگهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر از سال 1384 به بعد آغاز شد به طوری که کمترین آمار این قبیل مرگها با سه هزار و 593 فوتی (طی نه ساله گذشته) در سال 1390 روی داد.
به گزارش سازمان پزشکی قانونی طی هفت ماهه سال جاری یک هزار و 556 نفر بر اثر سوءمصرف مواد مخدر در کشور جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد فوتیهای مواد مخدر دو هزار و 169 مورد بود،28.3 درصد کاهش یافته است.
از کل فوتیهای سوء مصرف مواد مخدر در هفت ماهه امسال، یکهزار و 454 نفر مرد و 102 نفر زن بودند. همچنین طی این مدت بیشترین تعداد فوتیهای مواد مخدر با 244 مورد در شهریور ثبت شدهاست. بررسی آماری سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد از سال 1382 به بعد (در نه سال گذشته) 37 هزار و 689 نفر بر اثر سوءمصرف مواد مخدر جان خود را از دست دادهاند.
متوسط سالیانه مرگ به علت سوءمصرف مواد مخدر در نه سال گذشته چهار هزار و 188 و متوسط روزانه مرگ معتادین در نه سال گذشته 11.5 نفر در هر روز بوده است.
• انسان موفق کسی است که در انتها پیروز شود نه در ابتدا.
• ایمان داشتن در زندگی به این معنا نیست که کَشتی شما با طوفان مواجه نخواهد شد، بلکه به این معنا است که کَشتی شما هیچگاه غرق نخواهد شد.
• هرگز افسوس پیر شدن را نخورید چرا که افرادی بسیاری از این امتیاز محروم مانده اند!
• زیبایی به معنای صورت زیبا داشتن نیست، بلکه به معنای داشتن ذهن، قلب و روح زیبا است.
• ارزشمند ترین ثروتی یک مرد می تواند در این دنیا مالک آن باشد، قلب یک زن است.
• کسی که در برابر خداوند زانو می زند، میتواند در برابر هر کسی ایستادگی کند.
• تازمانی که مشغول بازخوانی فصل پیشین زندگی خود هستید، نخواهید توانست فصل بعدی آنرا آغاز کنید.
• دوست داشتن به معنی عذر خواهی نیست، بلکه به معنای اجتناب از کارهایی است که شما را مجبور به عذر خواهی میکند.
• برای دو چیز نباید وقتتان را تلف کنید: مسائلی که برایتان اهمیت ندارند و کسانی که فکر می کنند شما اهمیتی ندارید.
• لبخند بزنید و بگذارید همه بدانند که امروز بسیار قوی تر از دیروزتان هستید!
• وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن، فاصله، قد و وزن فقط یک عدد خواهند بود.
• برای زندانی بودن لازم نیست شخصی پشت میله ها باشد، انسانها میتوانند زندانی و یا "برده" عقاید و اندیشه های خود باشند.
• شما در انتخاب آزادید... اما از پی آمد انتخابتان آزاد نیستید... عاقلانه انتخاب کنید...
• برخی افراد نمی توانند تحمل کنند که شما در حال پیشرفت در زندگیتان هستید و به همین خاطر برای عقب نماندن از شما، گذشته تان را پیش می کشند و موانعی در مسیرتان ایجاد می کنند. به آنها توجه نکنید و به راهتان رو به جلو ادامه دهید...
• اینکه در گذشته چه کسی بودید اهمیتی ندارد، اینکه تبدیل به چه کسی شده اید مهم است.
• گاهی اوقات به ما فقط چند دقیقه فرصت داده میشود تا با کسی که دوستش داریم دیدار کنیم، و سپس هزاران ساعت تا با فکر کردن به او سپری کنیم.
• وقتی زندگی یک صد دلیل برای گریستن به شما نشان می دهد، به زندگی نشان دهید که یک هزار دلیل برای لبخند زدن وجود دارد!
• هرگز اجازه ندهید کسی الویت شما باشد درحالی که شما فقط یکی از انتخابهایش هستید!
• یگانه راه برای افزودن خوشبختی بر روی زمین آن است که تقسیمش کنیم .
• کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن وجود داشته باشد هرگز رهایتان نخواهند کرد، آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.
• از همه آدم های بدی که در زندگیم بوده اند سپاسگزارم. آنها دقیقا به من نشان دادند که چه کسی نمی خواهم باشم.
• زبان هیچ استخوانی ندارد
اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند.
پس مراقب حرف هایتان باشید.
• شخصیت آدم ها را از طریق کردارشان توصیف کنید تا هرگز فریب گفتارشان را نخورید.
• وقتی کسی با شما مانند یک گزینه رفتار می کند، با خارج کردن خودتان از معادله به او کمک کنید تا انتخاب هایش را محدود کند. به همین سادگی است.
• صدایتان را بالا نبرید، قدرت استدلالتان را بهبود بخشید.
• آدم ها می خواهند بدانند که دوست داشته می شوند و قدرشان دانسته می شود. پس حتما به عزیزانتان بگویید که دوستشان دارید. شاید هرگز متوجه نشوید که چقدر نیاز به شنیدنش دارند.
• گریستن نشانه ضعف نیست. از زمان تولد، نشانه این بوده که شما زنده اید.
• آدم ها را به خاطر اینکه باعث نا امیدی شما می شوند سرزنش نکنید. خودتان را سرزنش کنید که بیش از حد از آن ها انتظار دارید.
• یادتان باشد، تا آنچه که در پشت سرتان است را رها نکرده باشید، نخواهید توانست به آنچه که در پیش رویتان است دست بیابید.
• چیزهای خوب به سراغ کسانی می روند که صبر می کنند. اما چیزهای بهتر به سراغ کسانی می روند که برایش تلاش می کنند.
درخواست پناهندگی ایرانیان در خارج از کشور در 4 سال گذشته، روندی رو به افزایش داشته است.
طبق آمار کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل، در این سالها همه ساله پروندههای ایرانیان متقاضی پناهندگی که از طریق این سازمان درخواست پناهندگی از دیگر کشورها داشتهاند رو به افزایش بوده است.
تعداد متقاضیان پناهندگی از طریق کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل طی سه سال گذشته از 15 هزار به 18 هزار نفر افزایش یافته است.
بیشتر ایرانیان از طریق ترکیه درخواست پناهندگی داشتهاند و بررسی تقاضای برخی از آنها، گاه ماهها و یا سالها طول میکشد.
کشورهای اروپایی به دلیل نزدیکتر بودن نخستین مقصد ایرانیان پناهنده هستند.
مجموعه «حریم سلطان»، یکی از مجموعه های ماهواره ای است که طی مدت نمایش توانسته مخاطبان بسیاری را در ایران جذب کند. این سریال که با دوبله فارسی در یکی از شبکه های ماهواره ای نمایش داده می شود، داستان حکومت سلطان سلیمان یکی از پادشاهان عثمانی را روایت می کند که درگیر مسائل روزمره کاخ و همسران خود است.
شاید یکی از دلایل جذب مخاطب ایرانی به این مجموعه، دوبله نسبتا مناسب آن در مقایسه با دیگر سریال هایی است که در شبکه های ماهواره ای پخش می شد.
شنیده ها حاکی از آن است، با توجه به اینکه این سریال در ایران دوبله می شود، تعدادی از صداپیشگان مجموعه «حریم سلطان» و به خصوص صداپیشه شخصیت سلطان سلیمان مدتی پیش در ایران دستگیر شده و به زندان منتقل شده اند.
یلدا نخستین شب زمستان و شب آخر پاییز،بلندترین شب سال است،ایرانیان پیشینه درازش را به ایزد مهر “میترا” پیوند میزنند ، ایزدی که دارنده هزارچشم و هزارگوش، دارنده دشتهای فراخی است که از سنگ زاده میشوند.
شب یلدا، طولانیترین شب سال ، شب زایش مهربانی است ، اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش ، میپرداختند ، برخوانی الوان از میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به مینشستند.
این میوها هریک بار معنایی نمادین با خود دارد، هندوانه که قاچهای مدور میخورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است.
انار صندوقچه دانههای مروارید ، سرخ که خود نماد تناسل نسل و زایش است و شب چرههایی که با شکستن آن شادی را با خود به همراه میآورد و دمی همه را از حرف زدن باز میدارد.
پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به سفیدی عشق و محبت را ایرانیان از دیرباز در شبی بلند و مهربان گرامی میدارند.
جای جای ایران زمین به عنوان سرزمینی کهن با کولهباری مملو از آیینهای هزاران ساله، ” یلدا ” بلندترین شب سال را به گونهای خاص و برگرفته از آیینها و سنتهای بومی منطقه به صبح میرسانند.
آیینهای شب یلدا گرچه در گذر ایام دستخوش تغییراتی شده اما همچنان در سنتهای مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار دارد.
هرچند که زندگی ماشینی و گرفتاریهای روزمره ، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنتها و آیینهای گذشته شده ، اما هنوز هم جلوهها و نمادهای از سنتهای ویژهای از ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم میخورد.
نکته زیبا و بیادماندنی بلندترین شب سال در این است که همه ایرانیان اعم ازفارس،ترک،کرد،لر،بلوچ و عرب،شب یلدا را شب جشن،شادی، دور همنشینی ، مهرورزی،دوستی و صداقت میدانند.
آنچه در این میان و برگزاری آیینهای ویژه شب یلدا جالب است شباهتهای جشن کریسمس به یلدا است، مورخان میگویند این جشن گرچه متعلق به مسیحیان است اما در اصل از ایران باستان و آیین”مهر”(میترائیسم) گرفته شده و به همین دلیل، با دی و شب یلدای ایرانی همزادی و اشتراکات فراوان دارد.
زمان “کریسمس” اکنون نیز میان شاخههای مختلف مسیحیت اعم از ارتدوکس ، کاتولیک و پروتستانها، متفاوت است و هریک، مبنایی را برای آن تعیین کردهاند گرچه همگی به سالروز تولد “مهر” (میترا) – خدای پاکی- در ایران باستان نزدیکند.
با یلدا واپسین ساعات خزان گذر میکند و صدای پای زمستان با سوزی سرد اما نوازشگر به گوش میرسد.خیانها شلوغ و پر رفت و آمد است انگار نفس گرم شب یلدا و دور هم نشستن، سوز سرما را از یاد بردهاست.
شب یلدا در خراسان به ” شب چله ” معروف و دارای پیشنیه دیرینهای است و مردم دراین شب با شرکت در شب نشینیهای طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات سعی در بهتر گذراندن طولانیترین شب سال دارند.
مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا که توان مالی دارند ، در خرید میوههای مخصوص شب یلدا مانند هندوانه ، انار و خربزه کوتاهی نمیکنند.
بردن هدیه به خانه عروس با عنوان ” شب چلهای ” از دیگر مراسم شب یلدا در استان خراسان به ویژه مناطق جنوبی این استان است.
در این شب برای دخترانی که به تازگی نامزد شدهاند،ازسوی خانواده داماد، هدایایی فرستاده میشود و خانوادههای عروس و داماد دور هم جمع میشوند.
در این شب افراد با جمع شدن در خانه بزرگ فامیل، خواندن شعر و داستان، خوردن شیرینی ، آجیل و انواع تنقلات، بلندترین شب سال تا پاسی از شب بیدار میمانند.
یکی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم “کف زدن” است.
در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به “بیخ” مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام “تغار” میریزند.
مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام “دسته گز” مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند.
کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود.
در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
اما در استان اصفهان نیز از قدیمالایام آیینهای ویژهای وجود داشته که کم و بیش هنوز هم ادامه دارد.به باور اصفهانیهای قدیم ، زمستان به دو بخش “چله” و “چلهکوچیکه” تقسیم میشد که موعد چله از اول دیماه تا ? 10?بهمن بود اما “چله کوچیکه” از دهم بهمن آغاز میشد و تا سی بهمن ادامه داشت.
البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام”چله زری” (ماده) و”عمو چله”(نر) تقسیم میشود زیرا از گذشته تاکنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذکر و مونث تقسیم میکردند.
اصفهانیها دوشب را به عنوان شب چله برپا میکردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند.آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده است و خانوادههای اصفهانی با پهن کردن سفرهیی با عنوان ” سفره شب چله ” ، این شب را گرامی میداشتند.
هندوانه بهعنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود،بهعنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگیرد.
از دیگر بخشهای این آیین در اصفهان قدیم پهن کردن تمام البسه و رخت خوابها در هوای آزاد بویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به “عمو چله” و “چله زری” بوده است.
در استان کرمانشاه نیز که از شهرهای باستانی و کهن ایران زمین است ، شب یلدا از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زیبا و با شکوهی همراه است. مردم استان کرمانشاه براساس آیینی کهن در این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی کنند.
میوههایی نیز دراین شب خورده میشود که به گونهای نمادی از خورشید است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سیب سرخ و یا لیموی زرد ، قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی کرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در کرمانشاه بود.
آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به خانه بزرگترین فرد فامیل که معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند میرفتند و باتکاندن برفهای زمستان از لباس هایشان در گرمای آرامش بخش کرسی فرو میرفتند.
افراد فامیل بر سر یک سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره مخصوص این شب خوردنیهای متنوعی چیده میشد.
خوردنیهایی از قبیل آجیل ، راحت الحلقوم، مشکلگشا، شیرینی محلی دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شیرینی معروف ” نان پنجرهای، کاک و نان برنجی “، و میوههایی چون انار، سیب و هندوانه که نگین این سفره بود.
یکی از آداب زیبایی که شب یلدا در استان کرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است که مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشکلات خود در زندگی قرار میدهند.همچنین دختران دم بخت با این کار از باز شدن بخت خود در آن سال خبری میگرفتند.
مردم استان زاهدان نیز براساس یک سنت دیرینه در شب یلدا در خانه بزرگ قوم خویش گردهم میآیند و به قصههایی که پدربزرگها و مادر بزرگها برایشان نقل میکنند گوش میدهند.
برگزاری جشنها و نشستهای خانوادگی همراهباگروهی از اعتقادات اسطورهای، شبی خاطرهانگیزرابرای خانوادههای زاهدانی بهخصوص کودکان ونوجوانان فراهم میکند.
گفتن قصه ، گرفتن فال حافظ ، بازیهای دستهجمعی نظیر گل یا پوچ و بیان لطیفه و خاطره رااز سرگرمیهای شب یلدا در این منطقه عنوان کرد.
استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب بیادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند که به پارهای از آنان اشاره میشود.
اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا “چیلله قارپیزی” (هندوانه چله) میخورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیکنند.
در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود ” خوانچه ” طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتربودن این خوانچهها کمک میکنند.
محتویات خوانچهها عبارتند از شیرینی ، پرتقال ، سیب ، انار، هندوانه ، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین میشود.
هنگام غروب ،زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی میپردازند.
سپس طبقهای آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس میکنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها، هدایای مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها میدهد.
فردای این شب مادر دختر تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت میکند.
همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوج های تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها میکند.
در آذربایجان سابقا که ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور میگذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان میکردند تادر هوای آزاد خراب نشود و یااینکه در کاه قرار میدادند.
هندوانه مهمترین خوراک شب چله مردم آذربایجانشرقی است.
اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعداز شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه)آجیل،لبو، هویچ، حلوای گردو انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل میکنند.
ریشسفید خانواده در حالیکه با چاقو هندوانه را میبرد، میگوید قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) در تبریز پوستهای میوه و اشغالها را درآب روان ریخته و این رفتار راخوب و خوش یمن میدانند.
بعد از خوردن تنقلات و میوه در سابق بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستانهایی از حماسههای ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم، بایاتی خواندن و ضربالمثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول میشوند.
زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمیکنند و اعتقاد دارند اگردر طول این دو چله کسی خانه تکانی کند، چله او را نفرین میکند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار میشود.
اما آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیرباز در سه شب متوالی باعناوین شب ” چلهبزرگه”، “چله وسطی” و” چلهکوچیکه” برگزار میشده و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند.
یکیازآیینهای ویژه یلدا، در استان مرکزی دیدار و بزرگان و سالخوردگان فامیل بودهاست.
در شبهای چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور کرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند.
زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا میکردند وبرای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظه شماری میکردند.
آنان درسینیهای قدیمی مسی درفضای دودهگرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه،انگور،تخمه و نخودچی کشمش، و خرما را مهیا میکردند.دراین شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر درپای سفره، همگان در کنار هم،از شادیها و غمها، موفقیتها ، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگفتند.
بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میکردند.
در شب یلدا، بزرگترها با کودکان هم بازی میشدند،”پر یا پوچ”دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است که در شب چله در مناطق مختلف استان مرکزی با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت.
این رسومات تا ? 50?سال پیش در شهر اراک و سایر مناطق استان مرکزی به شکلی فرا گیر وجود داشت اما اکنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
یلدای تهران قدیم نیز با میوههای تازه فصل پاییز ، میوههای خشک شده تابستان آجیل مخصوص ، شیرینی و هندوانه به صبح میرسید.
تهرانیان قدیم درهمه اعیاد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را منظور میداشتند و همه فرزندان خانواده در منزل مادر و پدر جمع میشدند.
از سنن یلدای تهران ، صرف میوههای تابستانی از جمله هندوانه است که به دلیل نزدیکی این مراکز کشاورزی با تهران ، میوه هندوانه در خوراکیهای شب یلدای تهرانیان قرار گرفتهاست.
آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانیها است که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشک شده است که با عنوان ” آخشیج “(تضادها)کاربرد داشته است.
ولی تهرانیها شب یلدا را همه ساله جشن میگیرند تا سنتهای زیبای قدیم در لابلای زندگی مدرنیته شهرنشینیشان حفظ شود.
چه نقاش ماهری است فکر و خیال ، وقتی که دانه دانه موهایت را سفید میکند…
*****
به سلامتی زندگی که اگه خوش بگذره اسمش میشه خاطره ، اگه پدرت در بیاره اسمش میشه تجربه
*****
روزهایم گذشت ، اما روزگار از من نگذشت، ولی من از روزها و روزگار گذشتم
*****
بعضی ها عددی هم نبودند ، ما آنها را به توان رساندیم ….
*****
زندگی مثل بازی حکمه ، مهم نیست دست خوبی داشته باشی، مهم اینه که یار خوبی داشته باشی ، اینطوری شاید بازی باخته رو ببری
*****
گاه سکوت یک دوست معجزه میکند ، و تو می آموزی که همیشه بودن در فریاد نیست
*****
آدمی در آغوش خدا غمی نداشت … پیش خدا حسرت هیچ بیش و کم نداشت … دل از خدا برید و در زمین نشست … چند بار عاشق شد و دلش شکست … به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود … یادش اومد یک روز دل خدارو شکسته بود
*****
زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم … همه تعبیر دمی بود و نمیدانستیم … حسرت رد شدن ثانیه های کوچک … فرصت محترمی بود و نمیدانستیم … عمر ما جمله به سر رفت و به قول سهراب … آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم
*****
در میان دستهایت عشق پیدا میشود … زیر باران نگاهت نسترن وا میشود … با عبور واژه ها از گوشه ی لب های تو … مهربانی و محبت با تو معنا میشود
*****
آدم سرشو بالا میکنه تا ماه رو ببینه ، اما نمیدونن ماه سرشو پایین کرده و داره این اس ام اس رو میخونه !
*****
میگن قلب آدما به اندازه مشتشونه ، ولی یه آسمون صداقت، یه کهکشون محبت و یه دریا عشق تو مشتت جا شده!
*****
الهی فندق بشی سنجاب بشم گازت بگیرم ! بعدش سمی باشی مسموم بشم برات بمیرم!
*****
تخته سیاه قلب من پر از نوشته های توست … نیمکت چوبی دلم واسه همیشه جای توست
*****
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست ، گاه نگاه است و گاه سکوت ابدی …
*****
کسی چه میداند امروز چند بار فرو ریختم ! تنها از دیدن کسی که فقط لباسش شبیه تو بود
*****
تنها گنجی که جستجو کردن آن به زحمتش بیارزد دوست واقعیست ، و تو بهترین گنجی
*****
من و دل همنفسیم با نفس خیال تو … نفسم ، همنفسم، هر نفسم فدای تو !
*****
بیا برای یکبار هم که شده دست به خلاف بزنیم ! من اندوه تو را میدزدم و تو تنهایی مرا!
*****
بیقرار باش و با من راهی رویا شو … مهربون باش و بیا فقط مال من شو … همنفس باش و غمو از دلم بگیر … بی تو میمیرم ، عشقتو از من نگیر … همسفر باش و شعرمو با من بخون … عشق من باش و تا ابد با من بمون …
*****
در کویر سبز عشق ، این سخن از من بگیر … مرگ تو مرگ من است ، پس تمنا میکنم هرگز نمیر
*****
شیرین تر از عسلی … شورتر از نمکی … قرمزتر از خونی … عزیزتر از جونی
*****
قسم به تار عنکبوت … به مرغ باغ ملکوت … از ته دل برات بگم … دنیا فدای تار موت!
*****
تمام لحظه های من فدای تاب مژگانت … شقایق وار میمیرم برای خواب چشمانت
*****
خوشبختی یعنی خداوند آنقدر عزیزت کند که وجودت آرام بخش دیگران باشد
*****
اینجا زمین است ، رسم آدماش عجیب است ، اینجا گم که میشوی به جای آنکه دنبالت بگردند ، فراموشت میکنند
*****
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض ، یک طرف خاطره ها ، یک طرف فاصله ها ، در همه آوازها حرف آخر زیباست! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فریادهاست
*****
ما نه آنیم که در بازی تکراری چرخ و فلک … هرکه از دیده مان رفت زخاطر ببریم ! … یا که چون فصل خزان آمد و گل رفت بخواب … دل بعشق دگری داده ز آنجا ببریم … وسعت دیده ی ما خاک قدمهای تو بود … خاک پای قدمت را به دو دنیا ندهیم
*****
مجله سیب سبز: یکی از معمولترین غذاهایی که در پیکنیکهای خانوادگی و دوستانه با استقبال عمومی همراه میشود، کباب است که البته قدیمترها خانهها آنقدر بزرگ بود که حداقل میشد منقلی در حیاطش بهپا کرد و نگران پیچیدن دود کباب در خانه همسایهها نبود...
اما این روزها به دلیل گسترش آپارتماننشینی به خصوص در شهرهای بزرگ، کبابهای خانگی بیشتر در پیکنیکها پیدایشان میشود و پخته شدن روی آتش، جدا از اینکه باعث خوشمزهتر شدن کباب میشود که به یک نوستالژی دلنشین هم تبدیل شده است! البته مدتی است بحث سرطانزا بودن کباب زغالی مطرح شده و شاید برخی افراد را نگران کرده باشد که آیا پختن غذا روی آتش مستقیم زغال میتواند مشکلساز باشد؟
اگر اینطور است، برای پختن کباب از چه روشهایی میتوان استفاده کرد که هم سلامت گوشت حفظ شده و هم خوشمزه شود؟ چه کنیم که نه سیخ بسوزد و نه کباب؟! برای آشنایی با روشهای مختلف پخت کباب و چگونگی حفظ سلامت مواد غذایی هنگام کباب کردن، با دکتر آراسب دباغمقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه، متخصص علوم و صنایع غذایی و بهداشت مواد غذایی گفتوگو کردهایم که آن را در ادامه میخوانید.
چقدر گوشت بخوریم؟
گوشتها، از گوشت قرمز گاو، گوسفند و سایر چهارپایان گرفته تا گوشت سفید مرغ، ماهی، میگو و ... یکی از چهار گروه اصلی غذایی به حساب میآیند که هر کدام بسته به نوع، مقدار و زمان مصرف دارای فواید و مضرات متفاوتی هستند. در کل توصیه میشود که افراد در هفته بین 3 تا 4 وعده 60 تا 150 گرمی، در شرایط جسمی و سنین متفاوت، گوشت سفید و قرمز مصرف کنند. البته مصرف گوشت قرمز به دلیل کلسترول بالایی که دارد، باید در میانسالان به صورت حسابشده باشد زیرا دریافت زیاد این نوع چربی عواقبی چون افزایش احتمال بیماریهای قلبی- عروقی و چاقی را به دنبال دارد. اما کودکان در حال رشد و زنان باردار و شیرده باید سهم مشخصی از برنامه غذایی خود را به این ماده غذایی اختصاص دهند.
آیا کباب کردن بهترین روش پخت و پز است؟
کباب کردن یکی از سنتیترین شیوههای طبخ گوشت است و در عین حال که میتواند روش مناسبی برای پخت گوشت باشد، به همان اندازه میتواند زیانبار نیز باشد؛ در واقع اگر گوشت را، سفید یا قرمز، در شرایط استاندارد کباب کنیم، یک وعده غذایی عالی و مقوی خواهد بود و با توجه به اینکه در روش کباب کردن مواد غذایی، روغنی به کار نمیرود تا جذب ماده غذایی شود، انرژی دریافتی آن بالا نرفته و چاقی و مشکلاتی مانند تصلب شرایین را برایمان در پی نخواهد داشت و نسبت به سرخ کردن گوشت، شیوه سالمتری است. اگر کباب در شرایط غیراستاندارد تهیه شود، نهتنها سالم نیست که حتی ممکن است سرطانزا هم باشد.
کباب استاندارد چیست؟
گوشت قرمز و سفید برای آنکه کاملا پخته شود، به ترتیب به 65 و 75 درجه سانتیگراد حرارت نیاز دارد که در روش کباب کردن معمولا چنین اتفاقی نمیافتد و گوشت به اندازه کافی، یکدست و یکسان حرارت نمیبیند. از آنجا که همیشه احتمال دارد انواع میکروارگانیسمها، انگلها و عوامل بیماریزا از جمله میکروب سالمونلا در گوشت وجود داشته باشد، حتما باید مغزپخت شود تا تمام عوامل بیماریزایش از بین برود، در غیر این صورت به فرد منتقل شده و باعث بیماری میشود. البته برای از بین بردن انگل یا میکروارگانیسمهای موجود در گوشت نباید آن را در حرارت بالا و آتش تند پخت، زیرا اصولا هر نوع پختوپزی در درجه حرارت بالا، موادی سرطانزا با عنوان «آمینهای هتروسیکلیک» را تولید میکند.
این مواد شیمیایی به میزان بسیار کم، در حد یک میلیاردیوم گرم به وجود میآیند اما تجربیات آزمایشگاهی روی حیوانات نشان میدهند که آمینهای هتروسیکلیک، دارای خواص سرطانزایی قوی هستند و معمولا در سطح بیرونی گوشت که به منبع حرارتی نزدیکتر است، تشکیل میشوند.بنابراین گوشت آبپزشده یا پختهشده در فر که حرارت کمتری میبیند، مقدار آمینهای هتروسیکلیک آن بسیار کمتر از گوشت سرخشده و کبابشده روی زغال یا برشته شده است. ا لبته کباب کردن گوشت مشکل را دوبرابر میکند، زیرا دود زغال، گوشت را در معرض مواد شیمیایی سرطانزای دیگری به نام «هیدروکربنهای آروماتیک پلیسیکلیک» قرار میدهد. به این ترتیب که وقتی چربی گوشت روی زغال میچکد، دودی تولید میشود که این دود روی گوشت مینشیند و احتمال سرطانزایی آن را افزایش میدهد.
باید قید کباب زغالی خوشمزه را بزنیم؟!
یکی از دلایل محبوبیت کباب زغالی بین مردم، ترکیبهای آروماتیک مختلفی است که هنگام سوختن چوب آزاد شده و موقع کباب کردن روی کباب مینشیند و باعث خوشعطر و طعم شدن کباب میشود که این عطر و طعم در کبابی که روی باربیکیوی برقی یا گازی، فر، گریل و ... پخته شده، پیدا نمیشود. البته همین کباب شدن گوشت روی زغال چوب، باعث تشکیل ترکیبات هیدروکربنی روی آن است که به سرطانزا بودن مشکوک هستند. واقعیت این است که مگر افراد در طول هفته یا در طول ماه چند بار کباب زغالی میخورند که بخواهند نگران این موضوع باشند؟
درست است که از لحاظ علمی تشکیل هیدروکربنهای حلقوی روی مواد غذایی خطرناک است اما بد نیست یادآوری کنیم که در سال گذشته همه ساکنان تهران حتی یک روز هم هوای پاک استنشاق نکردهاند! آیا استنشاق همهروزه این هوای ناسالم بدتر است یا کباب زغالی که هر از چندگاهی در مسافرت یا پیکنیک و... خورده میشود؟! این روزها خانوادهها فرصت ندارند مثل گذشتهها هفتهای 4-3 بار دور هم جمع شوند و غذایی روی زغال درست کنند. پس بهتر است اگر چند وقت یکبار چنین فرصتی به دست میآورند، ذهنشان را درگیر ترکیبات حلقوی روی کباب زغالی نکنند!
بهترین آتش برای کباب کدام است؟
اگر افراد زیاد از کباب زغالی استفاده میکنند، نباید فراموش کنند که بحث تشکیل هیدروکربنهای حلقوی به خصوص در قسمتهایی از کباب که روی آتش زغال میسوزد و سیاه میشود، کاملا علمی است و شکی در سرطانزا بودنشان نیست. پس بهتر است این تکههای سوخته را جدا کرده و مصرف نکنند. نکته مهم دیگری که باید رعایت کرد کباب کردن گوشت روی حرارت ملایم با فاصله مناسب از آتش است تا از سوختن گوشت جلوگیری شود. در واقع بهتر است صبر کنید دود آتش فروکش کند و به اصطلاح زغالها خوب گل بیندازد و سرخ شود. این زمان، بهترین موقع برای قرار دادن سیخهای کباب روی منقل است.
در ضمن، اگر گوشت را در قطعات کوچک ببرید و قبل از کباب کردن آن را گرم کنید، درجه حرارت گوشت پایین میآید و مدت زمان طبخ نیز کوتاهتر میشود. یادتان باشد هرچه چربی گوشت کبابی کمتر باشد، دود کمتری ایجاد میشود و کباب سالمتری خواهید خورد. البته اگر قبل از کباب کردن گوشت، آن را به مدت 2 دقیقه در مایکروفر بپزید، محتوای آمینهای هتروسیکلیک آن به اندازه 90 درصد کاهش مییابد. البته گوشت را بیشتر از 2 دقیقه در مایکروفر نپزید زیرا خشک میشود. حین کباب کردن، گوشت را مرتب پشت و رو کنید تا هر دو طرف گوشت بیش از اندازه حرارت نبیند یا حرارت از دست ندهد. به این ترتیب گوشت سریعتر میپزد و لایههای بیرونی آن کمتر دچار سوختگی میشود و آمینهای هتروسیکلیک کمتری در آن به وجود میآید.
مرغ و ماهی را چطور کباب کنیم؟
کباب کردن مرغ و ماهی هم یک روش مناسب و سالم است البته به شرطی که قطعات مرغ یا ماهی به اندازهای باشد که تمام قسمتهای گوشت به خوبی پخته شود و داخل آن خام نماند؛ داخل گوشت نباید صورتیرنگ بماند چون ممکن است حاوی تخم انگل یا میکروبهای مختلف باشد که عامل بروز بیماریها خواهد بود. یادتان باشد طبیعت گوشت ماهی سرد است و با کباب کردن، سبکتر خواهد شد و هضم آن برای معده آسانتر از نوع سرخ کرده آن است، زیرا ماهی سرخشده در روغن باعث تشنگی شده و دیرتر از معده خارج میشود. همچنین اگر با خوردن ماهی به اصطلاح سردیتان میکند، بهتر است ماهی را همراه با چاشنیهای گرم مثل زنجبیل پرورده، گلپر و آویشن مصرف کنید.
در کنار کباب، گوجه و هویج پخته بهتر است یا خام؟
گوجهفرنگی دارای لیکوپن است که به خصوص در آقایان بالای 45-40 سال که بحث بزرگ شدن پروستات و حتی سرطانی شدن آن پررنگ است، بسیار توصیه میشود. بر خلاف بسیاری سبزیجات و سیفیجات که خامشان خاصیت بیشتری دارد، جذب لیکوپن در گوجهفرنگی پختهشده بسیار بهتر و راحتتر از گوجهفرنگی خام صورت میگیرد. بنابراین گوجهفرنگی کبابی نهتنها ضرر ندارد، که خیلی هم مفیدتر است.
هویج پختهشده هم درست مثل گوجهفرنگی، پختهاش بهتر است و آنتیاکسیدانهای بیشتری نسبت به هویج خام دارد. پختن هویج همراه با مقدار کمی روغن میزان آنتیاکسیدانهای موجود در آن به نامهای بتاکاروتن و اسید فنولیک را افزایش میدهد زیرا حین فرایند پخت، دیواره سلولهای گیاهی بافت هویج شکسته شده، در نتیجه جذب آنتیاکسیدانهای موجود و سایر مواد شیمیایی مفید آن افزایش مییابد. سیبزمینی خام هم که در معده انسان اصلا قابلیت هضم و جذب ندارد بنابراین اصلا نیازی نیست که خام آن را امتحان و فکر کنیم که پرخاصیتتر است!
اگر عاشق دود هستید...
خیلیها علاقه خاصی به مواد غذایی دودی دارند؛ از ماهی دودی گرفته تا برنج دودی، تن ماهی دودی، سوسیس و کالباس دودی و... قدیمترها دودی کردن برنج و ماهی، که متداولترین خوراکیهای دودی بودند، به این ترتیب بود که مواد را در اتاقی به نام «اتاق دود» قرار میدادند و با سوزاندن خاک اره یا چوب بلوط و... مواد را دود میدادند. به این ترتیب همان مواد آروماتیکی که از چوب ساطع میشد و عطر و طعم خوبی به غذا میداد، وارد این مواد شده و آنها را خوشعطر و طعم میکرد.اما حالا 5،4 سالی است ترکیباتی وارد بازار شده که به جای دود دادن مواد غذایی به شیوه سنتی (دود دادن در اتاق دود) از این ترکیبات استفاده میکنند.
استفاده از این ترکیبات در رستورانها مجاز نیست و تنها صنایع تولیدکننده غذا میتوانند از آنها استفاده کنند. این مواد شیمیایی است و از ترکیب هزاران ماده ایجاد میشود که البته غیر از عطر و طعم دود، عطر و طعم کباب، جوجهکباب، زعفران و ... هم تولید شده و در صنایع غذاسازی استفاده میشود. استفاده از این مواد در صنایع غذایی مشکلساز نخواهد بود، زیرا کنترل کردن کارخانههای کلان، که هر کدام مهندس و پزشک و متخصص خبره دارند، بسیار راحتتر و البته امکانپذیر است اما استفاده از این مواد در رستورانها، با توجه به حرفهای نبودن افراد در مورد این طعمدهندهها، میتواند خطرآفرین باشد. البته دیده شده که این اسانسها حتی در سوپرمارکتها هم به فروش میرسد و در دسترس خانمهای خانهدار هم قرار گرفته که با توجه به نامشخص بودن ترکیبات این اسانسها، بهتر است از مصرفشان خودداری شود.