سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در اکثر پرونده‌های بزهکاری و جنایی و حتی جرایم یقه‌سفیدها مشاهده می‌شود که مجرمین روابط جنسی بی‌قاعده را تجربه می‌کرده‌اند و در صورت تأهل روابط عاطفی مستحکمی بین زن و شوهر حاکم نبوده است.

تنها علل همزیستی احتمالی هم "نیاز مالی به هم" و" نداشتن سرپناه مستقل" و یا "بی‌سرپرست شدن فرزندان" و "فرار از حرف مردم" بوده است.

زندگی بدین شکل انسان را در یک سه راهی قرار می‌دهد که یا باید" بسوزد و بسازد" و یا "طلاق و رهایی" را با تمام هزینه هایش برگزیند و یا خدای ناکرده در ظاهر نمایش ساختن بدهد و در باطن "خیانت" پیشه کند.

بحث امروز ما آسیب شناسی طلاق یا سوختن و ساختن نیست بلکه می‌خواهیم به‌صورت گذرا به مقوله "خیانت" از باب خاستگاه آن بپردازیم.

خیانت www.taknaz.ir

برای این منظور باید ازدواج سالم را به دو برهه زمانی تقسیم کرد. مرحله اول در انتخاب همسر است که بسیار گفته شده و شنیده‌ام و احادیث و روایات زنان جلوه‌گر آلوده را به "گلی در میان گنداب "تشبیه کرده‌اند که طالب چیدن آن در کثافات غرق خواهد شد.

قرآن کریم نیز به صراحت مؤمنان را از ازدواج با زنان مشرک زناکار بعد از فتح مکه منع کرد (مگر آن‌که توبه واقعی آنان پذیرفته شود.) البته انتخاب همسر مناسب، خود یک باب مفصل است که مورد نظر این یادداشت نمی‌باشد.

اما سؤال اصلی این است که روابط زناشویی بعد از تشکیل خانواده چرا به سمت فساد میل می‌کند؟

این سؤال را باید از دو منظر متفاوت پاسخ داد. جمع بندی پاسخ این سؤال‌ها از یک خانم، برابر سوابق و تجربیات به احتمال قوی این‌گونه خواهد بود:
«همسرم به احساسات من توجه نداشت. او به بهانه مشکلات اقتصادی همواره سه کلمه را تکرار می‌کرد خسته ام، حوصله ندارم و اعصابم خرد است و من مجبور شدم به منظور خروج از تنهایی به دوستانی که شرایط بدتری از من را تجربه کرده بودند پناه ببرم.
بی‌تفاوتی شوهر و اتلاف وقت من در خانه دوستان، آرایشگاه‌ها و پای برنامه‌های ماهواره‌ای به تدریج قبح بسیاری از مسائل را برایم ریخت تا بالاخره جوانی که به‌واسطه یکی از دوستانم با من آشنا شده بود و خود را بر خلاف شوهرم ستایشگر و فدایی من نشان می‌داد در شرایط غیرعادی مرا تسلیم امیال خود کرد و بعد هم زیر تمام قول هایش زد.
ابتدا افسرده شده بودم ولی حالا قربانی دیروز، خود تبدیل به شکارچی دیگران شده است.»

البته می‌توان این داستان را بسته به موقعیت‌های مختلف مقداری هم تغییر داد. حال اگر این سؤال را از یک مرد متأهل که مرتکب خیانت به همسرش می‌شود بپرسید احتمالاً چنین پاسخی را خواهید شنید:
«همسرم به هیچ عنوان شرایط مرا درک نمی‌کرد. هرگاه بر اساس نیازهای جنسی سعی می‌کردم به او نزدیک شوم تازه عقده‌های او فوران می‌کرد و غر زدن و تحقیر و لجاجت‌ها شروع می‌شد و من که به اندازه کافی مشکلات بیرون را تحمل کرده بودم برای فرار از این‌ همه فشار روحی ابتدا به انزوا و قهر کردن روی می‌آوردم تا این‌که یک روز یکی از دوستانم که در ظاهر روابط خوبی با همسرش داشت و با زنان دیگر هم سر و سری داشت به من گفت که اینقدر حرص و جوش نخور، اگر نمی‌خواهی زندگی‌ات از هم بپاشد او را تحمل کن و هرچه می‌گوید بگو چشم یا بر عکس بایکوتش کن و چیزی که زیاده زن! فقط باید حواست جمع باشد! »

البته این داستان را هم می‌توانید بر اساس مشاهدات خود مقداری تغییر دهید. اما به راستی برای حل این مسئله چه می‌توان کرد؟

روانشناسان معتقدند که خیانت از چهار مرحله عبور می‌کند:
1- ذهنی
2- قلبی
3- کلامی
4- عملی
حال باید ببینیم خیانت طرف یا طرفین در کدام مرحله است تا از پیشرفت آن جلوگیری و نسبت به درمان آن که توبه و استعانت از عقل و توکل به خداست اقدام نماییم.

قرآن کریم مردان را تکیه گاه زنان نامیده است و زنان را به مثابه لباس مردان دانسته است. در آیه 5 سوره مؤمنون می‌فرماید« مؤمنان موحد آنانی‌اند که دامان خویش را از بی‌عفتی و اعمال حرام پاکیزه نگه می‌دارند.»

به این کلید واژه‌ها توجه کنید: آیا زنانی که مرتکب خیانت شده‌اند واقعاً شوهرانشان «قوامون علی النساء» بوده‌اند و وظیفه استواری و تکیه گاهی را در خانواده خود ایفا کرده‌اند؟

امروز متأسفانه با طرح مباحث به اصطلاح مدرن، غیرت سنتی در بخشی از طبقات اجتماعی به مدد سریال‌های چندش آور ماهواره‌ای در حال رخت بربستن است و به بهانه حریم شخصی تعدادی جرأت کوچکترین سؤال از اهل و عیال و اظهار نظر را از دست داده‌اند و نقش همسری و پدری به انجام امور رفاهی خانواده محدود شده است.

آیا مردانی که دچار خیانت شده‌اند همسرانشان نقش لباس آنها مثلاً برای پوشش نیازهای شرعی‌شان را به نحو شایسته انجام داده‌اند یا همسر گرسنه خود را در میان فست فود‌های(!) اجتماع رها کرده‌اند.

آیه‌ای که بدان اشاره شد مؤمنان را افرادی دانسته که فروج خود را از گناه باز می‌دارند و این یعنی این‌که لازمه خیانت ابتدا کم رنگ شدن ایمان به آخرت و نظارت الهی است هرچند برای مدتی باشد! و باید به خاطر سپرد که راه بازگشت از هر خطایی از در توبه بی‌بازگشت می‌گذرد.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
شگفت انگیزترین تست روانشناسی !!

1)بیش از همه دوست دارید به کجا سفر کنید:
الف) پکن: رجوع شود به سوال 2
ب) توکیو : رجوع به سوال 3
پ) پاریس : رجوع به سوال 4

2) آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم انگیزی به گریه افتاده اید؟!
الف) بله : رجوع به سوال 4
ب) خیر : رجوع به سوال 3

3)اگر با نامزدتان قرار داشته باشید و او یک ساعت بعد هم سر قرار نیاید چه کار می کنید؟!
الف) نیم ساعت دیگر صبر می کنید : رجوع به سوال 4
ب) فوری از محل قرار می روید : رجوع به سوال 5
پ) آنقدر صبر می کنید تا بیاید : رجوع به سوال

4) آیا دوست دارید به تنهایی به سینما بروید؟
الف) بله : رجوع به سوال 5
ب) خیر : رجوع به سوال 6

5) اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد چه واکنشی نشان می دهید؟
الف) از این کار امتناع می کنم : رجوع به سوال 6
ب) برای مدت کوتاهی دستش را می گیرم: رجوع به سوال 7
پ) پیشنهادش را قبول می کنم و دستش را می گیرم: رجوع به سوال 8

6)آیا شما فرد شوخ طبعی هستید؟
الف) بله : رجوع به سوال 7
ب) خیر : رجوع به سوال 8

7)به نظرتان مدیر توانایی هستید؟
الف) بله : رجوع به سوال 9
ب) خیر : رجوع به سوال 10

8) اگر امکان داشت دوباره به دنیا بیایید دوست داشتید چه جنسیتی داشته باشید؟
الف) مرد : رجوع به سوال 9
ب) زن : رجوع به سوال 10
پ) اهمیتی ندارد : شخصیت نوع 4

9)آیا در آن واحد بیش از یک دوست صمیمی دارید؟
الف) بله : شخصیت نوع 2
ب) خیر : شخصیت نوع 1

10) آیا به نظرخودتان فرد باهوشی هستید؟
الف) بله : شخصیت نوع 2
ب) خیر : شخصیت نوع 3

 

پاسخ تست:

شخصیت نوع یک؛
به شما تبریک می گوییم:شما برای همسرتان فرد بسیار جذابی هستید.حتی از منظر او شما زیبایی چشم گیری دارید. نه تنها ترکیب ظاهری زیبایی دارید.بلکه شخصیت شوخ طبع و لطیفی دارید.شما فرد فرهیخته ای هستید و می دانید که با همسرتان چگونه کنار بیایید و وقت تان را در اختیارش بگذارید.به این ترتیب است که شما فرد دلخواه او به شمار می روید.

 

 شخصیت نوع دو؛
کاملا” خوب:شما به راحتی همسرتان را جذب می کنید اما خودتان را به این راحتی در دام عشق گرفتار نمی کنید.شوخ طبعی تان او را وادار میکند تا با شما کنار بیاید. او از بودن در کنار شما احساس شادمانی بسیاری دارد.

 

شخصیت نوع سه؛
بد نیست: شما نمی توانید به خوبی نامزدتان را به خود جذب کنید. اما خصوصیات جالب توجهی دارید که او بتواند با تکیه بر انها با شما کنار بیاید.سعی منید برای مشاهده امور مختلف دیدگاه یگانه ای داشته باشید.شما در چشم دوستانتان فردی کاملا صمیمی هستید.

 

شخصیت نوع چهار؛
مواظب باشید:شما نمی توانید نامزدتان را به خود جذب کنید چرا که دانش و ارزشهای غریزی انسانی والایی برخوردار نیستید.گاهی مواقع از خودتان بی تفاوتی هایی نشان می دهید به همین دلیل است که مورد پسند همسرتان نیستید.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
جملات مشهور در مورد آقایون !  www.taknaz.ir
 
 

زن خودش را خوشگل میکند چون خوب فهمیده که چشم مرد تکامل یافته تر از عقل اوست.

 

هر زنی از سر هر مردی زیاد است.

 

مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ، ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند.(جان رابرت فاولز

 

خداوند مردان را نیرومندتر آفریده است ولی نه لزوما باهوشتر.او به زنان فراست و زنانگی داده است و اگر این دو با هم خوب بکار روند، میتواند مغز هر مردی را که تا کنون دیده ام، مختل کند.

 

زنان از مردان عاقلترند، چونکه کمتر میدانند و بیشتر میفهمند.

 

مردها همه مانند هم هستند فقط چهره هایشان با هم فرق دارد تا بتوان آنها را تشخیص داد

 

یک مرد عبارت است از کلیه ادا و اطوارهای گذشته و امروزش.

 

هیچ فکر کردی چرا خدا مرد را پیش از زن آفرید؟ خب معلومه پیش از آفریدن هر شاهکاری یک چرکنویس هم لازمه

 

اگر زنان در مورد شخصیت مردان کمی نکته سنج باشند، هیچگاه تن به ازدواج نخواهند داد.

 

بنی اسراییل 40 سال در بیابان سرگردان بودند.مردها حتی در آن زمان هم مسیر را نمی پرسیدند

 

عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است.

 

مرد نثر آفرینش است و زن شعر آن.

 

بسیاری از مردان باهوش زن کودنی دارند ولی به ندرت زن باهوشی پیدا میشود که شوهر کودنی داشته باشد.

 

هر زنی برای شناخت مردان کافیست یکی از آنها را خوب بشناسد ولی یک مرد حتی اگر با تمام زنها آشنا باشد یکی از آنها را هم خوب نمی شناسد.

 

همه ی مردها بد نیستند. بدتر و بدترین هم دارند

 

مامانم به من گفت:تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است.

 

افکار مردان اوج میگیرد و بالا میرود، همسطح زنانی که با آنها معاشرت میکنند.

 

بهترین مردان بزرگ، همواره بدترین شوهرانند.

 

چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟
بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند.

 

مردی بزرگ است که معایبش قابل شمارش باشد.

 

شما مردها را چه میشود؟دیدن یک موی بولوند شما را 3 پله از نردبان تکامل پایین می آورد.

 

اگر میخواهی فقط حرف کاری زده شود از مرد بخواه و اگر میخواهی آن کار انجام شود از زن بخواه.

 

اگر در دنیا یک زن بد باشد، همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست.

 

مردها، بچه هایی ریشو هستند.

 

تنها یکی از 1000 مرد رهبر مردان دیگر می شود .999نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند.

 

مردها خود را در رانندگی بسیار برتر از زنان می دانند در حالیکه آقایان 87% تصادفات رانندگی را مرتکب می شوند و شرکتهای بیمه از این که به زنها خسارت نمی پردازند سود بسیاری می برند.

 

او(مرد)مانند خروسی بود که تصور میکرد خورشید به این دلیل طلوع میکند که قوقو لی قوقوی او را بشنود.

 

مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.

 

من خواهان سه چیز در یک مرد هستم:ملاحت - شجاعت - وبلاهت.

 

عاقلترین مردان دچار اشتباه شده اند و زنان آنها را فریفته اند ولی همچنان ادعا میکنند که زن عاقل نیست.

 

مردها مثل نوزاد هستند..... توی اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته میشید

 

مردها مثل ماشین چمن زنی هستند..... به سختی روشن میشن و راه میفتن , موقع کار کردن حسابی سروصدا راه می اندازند و نیمی از اوقات هم اصلا کار نمی کنند



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
چرا عروس لباس سفیدمی پوشه ؟(طنز) www.taknaz.ir
 
پسر کوچولویی در مراسم عروسی از مادرش پرسید: “مامان، چرا دختره لباس سفید پوشیده؟

” مامانش گفت:

“این تو عروسی ها یه رسم هست که عروس لباس سفید بپوشه، بخاطر اینکه عروس خیلی خوشحاله و امروز بهترین روز زندگیشه.”

پسر یه خورده فکر کرد و گفت: ” خوب چرا پسره (داماد) لباس مشکی پوشیده؟”
 


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri

 


شاید شما هم در زندگی شرایطی را تجربه کرده اید که خود کم بینی و احترام به نفس پایین، مشکلات ناخواسته ای را برایتان بوجود آورده است. عزت نفس و داشتن احساس خوب نسبت به خود، از جمله مواردی اند که بسیاری افراد در زندگی خود در آرزوی رسیدن به آن هستند.


اگر احساس می کنید دارای عزت نفس پایین هستید و این موضوع روی تمام جوانب زندگی شما تاثیر منفی گذاشته است؛ اگر فکر می کنید ارتباطات، کار و یا حتی سلامتی شما تحت الشعاع این عزت نفس پایین قرار گرفته است؛ حتی اگر این احساس خود کم بینی از دوران کودکی در شما شکل گرفته و همواره همراه شما بوده است؛ با بکارگیری چهار قدم موثری که در ادامه ایمیل آورده می شود می توانید عزت نفس را در خود تقویت نموده و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنید.

قدم اول : موقعیت ها و شرایط مشکل ساز را شناسایی کنید
در مورد موقعیت هایی که به نظر می رسد احترام به نفس شما را پایین می آورند، فکر کنید. این موقعیت ها معمولا عبارتند از :
1. یک ارائه در محل کار
2. یک بحران در منزل یا محل کار
3. یک چالش با کسی که ارتباط نزدیک با شما دارد مانند همسر و یا همکار
4. یک تغییر در جریان زندگی مانند از دست دادن شغل و یا فرار فرزند از خانه

قدم دوم : از افکار و اعتقادات خود در رابطه با این موقعیت ها آگاه شوید
هنگامی که شرایط و موقعیت های مشکل ساز را شناسایی نمودید، به تفکر خود در رابطه با آنها دقت کنید. ببینید در این شرایط به خود چه می گویید؟ تفسیر شما از این موقعیت ها چیست؟ تفکر شما در این شرایط ممکن است مثبت، منفی و یا خنثی باشد. ممکن است شما در این شرایط منطقی عمل کنید و یا بر پایه یکسری واقعیت ها و دلایل و اعتقادات اشتباه فکر نمایید؛ و یا بالعکس.

قدم سوم : افکار منفی و نادرست خود را به چالش بکشید
برداشت اولیه شما از یک موقعیت ممکن است تنها راه نگاه به آن شرایط خاص نباشد، بنابراین باید در صحت افکارتان تامل بیشتری نمایید. از خود بپرسید: آیا نگاهم با منطق و واقعیت سازگار هست؟
البته گاهی اوقات تشخیص بی دقتی ها در تفکر مشکل است. بیشتر افراد یک تفکر دیرینه و ثابت درباره خود و زندگی شان دارند. این اعتقادات دیرینه از نظر آنها می تواند نرمال و کاملا منطبق بر واقعیت تلقی گردد؛ در حالی که بیشتر آنها ممکن است تنها یک ایده یا احساس باشند. در این میان بعضی الگوهای فکری نیز در ذهن افراد ممکن است باعث تضعیف عزت نفس گردد که باید به آنها دقت کرد. این الگوها عبارتند از :

1. تفکر همه یا هیچ

در این حالت شما همه چیز را خوبِ مطلق یا بدِ مطلق می بینید. مثلا به خود می گویید: "اگر من در این کار موفق نشوم، کاملاً شکست خورده ام!" عادت به چنین تفکری صحیح نیست. بهتر است همه جوانب یک پیروزی و یا شکست را در نظر داشت.

2. نیمه خالی لیوان
با این الگوی فکری شما تنها جنبه های منفی یک موقعیت را می بینید و تنها بر روی آنها متمرکز می شوید که این باعث می شود نگاه شما به یک شخص یا موقعیت کاملا از مسیر درست منحرف شود. به عنوان مثال به خود می گویید: "چون من در ارائه آن گزارش اشتباه کردم، حالا همه فکر می کنند که من برای این کار مناسب نیستم." بدبینی بدترین آفت عزت نفس است.

3. تبدیل دستاوردهای مثبت به منفی
در این حالت شما با کوچک شمردن تجربه های مثبت و دستاوردهای مفید خود، آنها را انکار می کنید. به عنوان مثال به خود می گویید: "فقط به این خاطر که امتحان آسانی بود، توانستم موفق باشم!" در اینگونه مواقع شما احترام به نفس را در خود می کُشید.

4. نتیجه گیری منفی بدون داشتن دلایل کافی

شما ممکن است گاهی اوقات بدون داشتن مدارک و شواهد کافی در یک شرایط خاص یک نتیجه گیری منفی کنید. مثلا به خود می گویید: "دوست من هنوز جواب ایمیلم را نداده؛ پس حتما هنوز هم از من ناراحت است!" در صورتی که ممکن است دوست شما در چند روز گذشته موفق به مرور ایمیل هایش نشده باشد. شاید بهتر است به جای توسل به افکار منفی، کمی صبورتر باشید.

5. اشتباه گرفتن احساسات با واقعیت ها

در این حالت شما احساسات یا عقاید خود را با واقعیت ها اشتباه می گیرید. مثلا به خود می گویید: "من احساس می کنم شکست خورده ام پس حتما همینطور است!"

6. دست کم گرفتن خود

با این الگوی فکری خود را کمتر از آنچه که هستید دیده و ارزش های خود را دست کم می گیرید. این ممکن است مثلا ناشی از چندین بار اشتباه کردن در یک موقعیت خاص باشد. به عنوان مثال به خود می گویید: "لیاقت من بیش از این نیست!" بهتر است اندکی تجدید نظر کنید.

قدم چهارم : افکار و عقاید خود را تعدیل کنید

هم اکنون زمان آن است که افکار منفی و نادرست را با افکار سازنده و دقیق جایگزین کنید. برای این کار می توانید از استراتژی های زیر کمک بگیرید:

1. از عبارات امید بخش استفاده کنید

نسبت به خود با مهربانی رفتار کنید و همواره خود را تشویق نمایید. یادتان باشد که اگر بخواهید به بدبینی خود نسبت به یک موقعیت خاص میدان دهید، ممکن است به واقعیت بپیوندد. به عنوان مثال اگر دائم به این فکر کنید که ارائه شما بخوبی برگزار نخواهد شد، ممکن است واقعا همین اتفاق بیفتد. سعی کنید جملات امیدبخش به خود بگویید. مثلا به خود بگویید: "با اینکه موقعیت سختی است، اما من از پس آن بر می آیم."

2. خود را ببخشید

همواره به یاد داشته باشید که همه انسان ها ممکن است در زندگی خود اشتباه کنند. این اشتباهات هیچگاه همیشگی و مختص فرد خاصی نیست. اگر دچار اشتباه شدید به خود بگوئید: "درست است که من اشتباه کردم اما این اشتباه دلیل بر بد بودن من نیست."

3. از عبارات باید و نباید اجتناب کنید

اگر ذهن شما پر از جملات باید و نباید باشد، ممکن است منجر به این شود که انتظارات و توقعات غیرمنطقی از خود و دیگران داشته باشید. آزاد کردن ذهن از این عبارات باعث می شود انتظارات منطقی تر و نزدیک تر به واقعیت، از خود و دیگران داشته باشیم.

4. بر روی جنبه های مثبت زندگی خود متمرکز شوید

توانایی های خود را در برخورد با موقعیت های چالش برانگیز در زندگی به یاد آورید و همواره به موفقیت ها و قسمت های خوب زندگی خود فکر کنید.

5. با افکار پریشان کننده جور دیگر برخورد کنید

بجای اینکه با افکار منفی، منفی برخورد کنید، از آنها کمک بگیرید تا به الگوهای جدید و سالم تری در زندگی خود دست یابید. از خود بپرسید: "برای بهتر کردن شرایط چگونه باید عمل کرد؟"

6. خود را تشویق کنید

بخاطر هر نکته مثبتی که در یک موقعیت خاص می بینید، خود را تشویق کنید. به عنوان مثال به خود بگویید: "گرچه بنظر می رسد ارائه من عالی نبوده اما حضار با طرح پرسش، تا پایان جلسه مطالب را دنبال کردند. این نشون میده که موفق عمل کرده ام و به هدفم رسیده ام."

این قدم ها ممکن است در نگاه اول دشوار بنظر برسند. اما با تمرین بتدریج آسان تر خواهند شد. هنگامی که شما شروع به شناسایی افکار و عقاید تخریب کننده احترام به نفس در خود کنید، قادر خواهید بود عملا آنها را تشخیص داده و در جهت مبارزه با آنها گام بردارید. بدین ترتیب موفق به دریافتن ارزشهای خود به عنوان یک انسان می شوید. هنگامی که عزت نفس در شما تقویت شود، اعتماد به نفس شما نیز افزایش یافته و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود و زندگی خود پیدا خواهید کرد.

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
چگونه یک دوست خوب انتخاب کنیم؟ www.taknaz.ir
 
دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. مثلاً ممکن است یکی از دوستان شما بتواند دوست دیگر شما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید هر سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید
 
 
مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست خوب که در مواقع لزوم، نقش حمایتی دارند، باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود.
 
 
چرا باید ما گروهی از دوستان را در اطراف خود داشته باشیم؟
 
مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست که در مواقع لزوم نقش حمایتی دارند حداقل باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود. یک نفر به جای اینکه مجموعه‌ای از افراد را که با آن‌ها دوستی عمیقی ندارد دور و بر خود جمع کند، بهتر است دوستان کم اما نزدیک و قابل تکیه برای خود پیدا کند.
 
به هر حال داشتن حمایت اجتماعی از جانب چند دوست حمایت کننده، بسیار خوب و مفید است. حتماً تصدیق می‌کنید که اگر کسی یک دوست صمیمی دارد، همواره دلایل خوبی وجود دارد که بخواهد دوستان تازه‌ای داشته باشد تا بتواند با آن‌ها دوران تازه‌ای را تجربه کند.
 
- اگر کسی فقط یک دوست داشته باشد که در مواقع لزوم بتواند به او تکیه کند و روی حمایت او حساب کند، ممکن است روزی این فرد خسته شود یا به هر دلیلی در دسترس نباشد، پس بهتر است که هر کس چند دوست نزدیک و قابل اعتماد داشته باشد.
 
- طبیعی است که انسان‌های مختلف، کارها و خدمات متفاوتی می‌توانند ارایه کنند، مثلاً داشتن یک دوست که از درایت و منطق خوبی برخوردار است و در موقع لزوم مشاوره فکری مناسبی می‌تواند ارایه کند، در کنار داشتن دوستی مهربان و دلسوز که می‌تواند در شرایط سخت شنونده خوبی باشد و … می‌تواند ترکیبی از حمایت‌های اجتماعی را فراهم آورد که ممکن است ارایه تمام آن‌ها از عهده یک نفر بر نیاید.
 
- دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. مثلاً ممکن است یکی از دوستان شما بتواند دوست دیگر شما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید هر سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید.
 
- مطالعات نشان می‌دهد که احساس تعلق برای سلامت عاطفی بسیار مهم است؛ کسانی که حمایت اجتماعی دارند، اما فاقد حس تعلق هستند، از این حس عدم تعلق، بیشتر از افسردگی رنج می‌برند.
 
چطور می‌توان با افراد جدید ملاقات کرد :
 
اگر کسی برای یک شرکت بزرگ با یک ساختار اجتماعی وسیع و فرصت‌های بسیار برای ملاقات با افراد جدید کار کند، ایجاد دوستی‌های تازه بسیار آسان است. با این حال در ادامه چند راه ملاقات با افراد جدید را هم بررسی می‌کنیم :
 
به یک گروه ورزشی بپیوندید
 
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که آغاز گفت و گو با افراد برایتان آسان نیست، کلاس‌های مختلف ورزشی مانند بدن‌سازی، یا حتی ورزش‌های رزمی که فضایی صمیمی دارند، می‌تواند فرصت مناسبی برای ملاقات افراد تازه ایجاد کند که شاید از بین آنان بشود یک دوست واقعی پیدا کرد.
 
یک سرگرمی گروهی برای خود انتخاب کنید
 
اگر شما فردی علاقمند به کارهای دستی و هنری هستید، می‌توانید در یک کلاس هنری ثبت نام کنید. اگر علاقمند نویسندگی هستید، شرکت در یک کارگاه نویسندگی، فرصت بزرگی را برای شما ایجاد می‌کند تا هم مهارت خود را در نوشتن ارتقا دهید، هم فرصت آشنایی با نویسنده‌های دیگر برای شما مهیا می‌شود.
 
شرکت در یک کلاس که در راستای علایق شما باشد، هم می‌تواند باعث رشد و ارتقای مهارت شما شود، هم امکان آشنایی با افرادی را برایتان فراهم می‌کند که اشتراکاتی با شما دارند.
 
داوطلب شوید
 
همکاری با م?سسات خیریه‌ای که به آن‌ها اعتماد دارید، علاوه بر اینکه به شما احساس مثبت بودن می‌دهد، خود این فعالیت، راه م?ثری برای کاهش استرس است، ضمن اینکه می‌توانید با افرادی ملاقات کنید که با قلب‌های بزرگ شان، اشتیاق و علاقه شدید به کمک کردن دارند.
 
در مهمانی شرکت کنید
 
اگر شما دوستان خود را به یک مهمانی دعوت کنید و از آن‌ها بخواهید که هر کدام، یکی از دوستان خود را همراه بیاورد، شما با گروه بزرگی از افراد تازه ملاقات خواهید کرد. یا شاید شما در مهمانی دوستان خود بتوانید با گروه انبوهی از افراد تازه ملاقات کرده و آشنا شوید.
 
لبخند بزنید
 
این راه ممکن است خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر شما از خودتان حرکتی ساده، که همان لبخند زدن است، نشان دهید که نشانگر تمایل شما به نزدیک شدن به دیگر افراد باشد، می‌تواند باب یک گفت و گو با افراد جدید را باز کند و الزاماً تمام این گفت و گوها نباید به دوستی تازه‌ای هم ختم شود، بلکه ممکن است فقط یکی از آن‌ها تبدیل به یک دوستی نزدیک و صمیمی شود و همین دوستی، زندگی شما را دچار تحول کند.
 
ارتباط مثبت
 
مثبت بودن یک مهارت است که به ازدواج و ارتباط با افرادی که با ازدواج به مجموعه ارتباطی ما اضافه می‌شوند، کمک می‌کند در عین حال می‌تواند موجب کاهش استرس بشود. ضمناً در ایجاد بالانس رفتاری بیشتر ما در محیط خانه، محل کار و زندگی موثر است.
 


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
نکات کلیدی برای آقایان و خانم های متاهل
در کانون خانواده آنچه که باعث تداوم و بقای صمیمیت می گردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم است. در این میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد، اگر چه ازدواج آسان نیست اما استمرار و تداوم آن بسیار مشکل تر و سخت تر است، اما در این مطلب به آنچه که زنان باید از مردان و زندگی مشترک خود بدانند می پردازیم. شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود.

1. در نظر داشته باشید مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان به آنها اجازه می دهید. سعی کنید، تماس های مکرر با همسر خود را فراموش کنید، همیشه در دسترس بودن خانم ها خوب نیست.

3. یکی از خصایص بارزی که می تواند احساس رضایتمندی را در کانون خانواده حاکم کند، قناعت است تلاش کنید قانع و راضی باشید.

3. بسیاری از زنان فکر می کنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند. اما واقعا اینگونه نیست اگر چه به زیبایی بهای بسیاری می دهند اما اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.

4. مردها معتقدند: خانم ها زیاد حرف می زنند یا بسیار غر می زنند، پس ثابت کنید که اینگونه نیست. مردان از این خصیصه خوششان نمی‌آید، سنجیده و بجا سخن بگویید و غر نزنید، تلاش کنید چیزهایی که برای همسرتان تعریف میکنید تکراری نباشد.

5. اگر می خواهید شوهرتان را اسیر کنید از ابراز احساسات غافل نشوید؛ البته نه تنها با رفتارها و گفتارهای کلیشه ای.

6. یکی از اشتباهات بزرگ زنان این است که فکر می کنند هرچه سربزیرتر باشند جذابترند، همیشه مهربان و با گذشت نباشید، انعطاف پذیر باشید.

7. مردان معمولا نیاز خود به نوازش و توجه را بر زبان نمی آورند.

8. مردان بیشتر از آنکه به جا، مکان یا غذا بهاء بدهند، به مسائل جنسی اهمیت می دهند. بنابراین ریشه مشکلات خانوادگی را باید در خلوتگاه آنها یافت.

9. مردان دوست دارند بیش از همسر خود در آمد داشته باشند زیرا به آنها احساس قدرت و امنیت می دهد.

10. مردها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.

11. مردان ترجیح می دهند در مورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. هیچ مردی از زن خود فقط نوازش طلب نمیکند، اما شما اگر واقعاً زندگی و همسر خود را دوست دارید حتما این کار را انجام دهید.

12. غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد و به هر طریقی اگر غرور او را بشکنید، او را از دست خواهید داد.

13. مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند و مختصر اینکه به زن اندرز دهنده نیاز ندارند. گاه زن‌ها اشتباهات مردها را به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است.

14. اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند. اما همه آنها نیاز دارند، زمانی مخصوص خود داشته باشند. به مرد ها فرصت بدهید، به مردها آزادی عمل بدهید و بگذارید به آنچه دوست دارند، دست پیدا کنند. آنها را تشویق کنید مسافرت بروند و تفریح کنند، با دوستان خود باشند و یادی از دوران مجردی و کودکی خود کنند.

15. هیچگاه همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید. او را سرزنش نکنید یا نقاط ضعف و منفی همسرتان را مدام به رخ او نکشید، تنها او را سلطان قلب خود و مردان دیگر بدانید و این را هم باور داشته باشید.


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri

اگر برای پوشک عوض کردن آماده نیستید یا نمی خواهید خود کوچکتان را در چهره فرزندتان ببینید، بدین ترتیب می توانید از سوالات افراد فضول درباره اینکه آیا نمی خواهید بچه دار شوید فرار کنید.

والدینتان می پرسند: «پس کی می خواهید به ما نوه بدهید؟»
شما جواب می دهید: «وقتی آماده بودیم، خبرتان می کنیم.»

تاکتیک: این جواب سوال آنها را دفع می کند و بدون آنکه قلبشان را بشکند، کمی برایتان زمان می خرد. با اظهار به اینکه هنوز آماده نیستید، اعلام می کنید که شما تبدیل به افراد بزرگسال و مسئولی شده اید که به مسائل مربوط به بچه دار شدن فکر کرده اید. مثلاً اینکه آیا استطاعت مالی بچه دار شدن را دارید یا خیر.

دوستانتان می پرسند: «کی می خواهید بچه دار شوید؟»
شما جواب می دهید: «ما تازه ازدواج کرده ایم. هنوز فقط برای خودمان دو نفر وقت می گذاریم.»

تاکتیک: با این جواب شما به آنها می فهمانید که اگر به عنوان یک زوج، قبل از تصمیم به بچه دار شدن، نیازهای خاص خود را ندانید، آنگاه نمی توانید از پس استرس های جدید پدر یا مادر شدن برآئید.

چطور از سوال های مربوط به بچه دار شدن طفره برویم؟

خواهر و برادرهایتان می پرسند: «کی برای بچه های ما همبازی می آورید؟»
شما جواب می دهید: «ما ترجیح می دهیم خودمان عمه (خاله) و عموی (دایی) خوبی برای آنها باشیم.»

تاکتیک: این جواب روشی مؤدبانه است که به خواهر و برادرهایتان می فهماند دهانشان را ببندند. تا وقتیکه آمادگی نداشته باشید نمی خواهید سوار قطار بچه ها بشوید. بچه دار شدن فقط بخاطر اینکه همه بچه دارند، کاری غیرمسئولانه و ناعادلانه نسبت به بچه و رابطه شما است.

زوج های دیگر بچه دار می پرسند: «منتظر چی هستید؟»
شما جواب می دهید: «می دانید، ما از زندگی مان همینطور که هست راضی هستیم.»

تاکتیک: شما صراحتاً می گویید که چقدر از وضعیت کنونی خود راضی هستید. ما منتظر چیزی نیستیم. پس بنشینید سرجایتان! اگر شما دوتا می خواهید بدون نگرانی برای پرستار بچه، رکود جامائیکا را بشکنید، این انتخاب شماست. دیگران برای خودشان کار و زندگی دارند (احتمالاً به شما حسودی می کنند!)

چطور از سوال های مربوط به بچه دار شدن طفره برویم؟

همکاران جدید می پرسند: «شماها بچه ندارید؟»
شما جواب می دهید: «نه نداریم. شما چی؟»

تاکتیک: برگرداندن سوال به خودشان راحت ترین راه برای بلند شدن از صندلی داغ است. بچه دار شدن یک تصمیم خصوصی و شخصی است و شما توضیحی به کسی بدهکار نیستید.

جواب های پیشنهادی دیگر:

چطور از سوال های مربوط به بچه دار شدن طفره برویم؟

- هر وقت استطاعت مالی درمان باروری را پیدا کردم.
- به زودی یک بچه می آورم و اسمش را می گذارم: "آشپزخانه جدید من"!
- هر وقت تو قبول کردی بچه را برای من حمل کنی!
- بچه دار بشوم و هیکل خوبم به هم بخورد؟ به هیچ وجه!
- ما نیاز به پول و خانه بزرگتری داریم.
- وقتی تو قبول کردی هزینه مدرسه بچه را بپردازی!
- وقتی تو باردار شدی، من هم می شوم.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri

محققان می گویند که بودن با دوستان تنها روشی برای پر کردن اوقات فراغت و خوشگذرانی نیست، بلکه دوستان می توانند سلامت جسمی ما را نیز تقویت کنند. اما چرا و چگونه؟

چگونه داشتن دوستان خوب به سلامت فرد کمک می کند؟

وزن متناسب

اگرچه بودن با دوستان فرصتی برای پرخوری است (فست فود، نوشابه، شیرینی و غیره در کنار دوستان بیشتر می چسبد، نه؟)، اما محققان می گویند داشتن دوستان لاغر به ما کمک می کند تا وزنی متناسب و بدنی سالم تر داشته باشیم. هرچه رابطه شما با دوستی صمیمی تر و نزدیک تر باشد، احتمال اینکه از نظر سایز و وزن به او شبیه باشید بیشتر است. محققان معتقدند که هرانسان منعکس کننده رفتار گروهی است که در آن عضویت دارد و به همین دلیل بین وزن ما با دوستانمان ارتباط مشخصی هست.

عمر طولانی تر


به گزارش برترین ها محققان استرالیایی در طی تحقیقی 10 ساله به این نتیجه رسیدند که افراد مسنی که دوستان زیادی دارند نسبت به افراد مسنی که دوستان کمتری دارند بیشتر عمر می کنند. همچنین محققان دانشگاه هاروارد می گویند روابط اجتماعی قوی به سلامت مغز افراد مسن کمک می کند و طول عمر را افزایش می دهد. می بینید که فواید داشتن دوستان خوب چیزی فراتر از رفتن به مهمانی و خنده و وقت گذرانی است.

چگونه داشتن دوستان خوب به سلامت فرد کمک می کند؟

ورزش

بسیاری از افراد وقت یا حوصله ورزش کردن را ندارند.  اگر شما هم یکی از این افراد هستید، می توانید یک یا چند نفر از دوستان خوب خود را هنگام ورزش با خود همراه کنید. مطمئنا گروهی ورزش کردن از تنها ورزش کردن بهتر است، مثلا اگر با یکی از دوستان به پیاده روی برویم هم فرصتی برای گفت و گو و خنده خواهیم داشت، و هم گذر زمان را احساس نخواهیم کرد.

قلب سالم


آیا می دانستید که پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که افرادی که روابط اجتماعی قدرتمندی دارند کمتر در معرض بیماری های قلبی قرار می گیرند؟ گفته می شود که داشتن دوستان خوب به کاهش فشار خون کمک کرده و در نتیجه احتمال ابتلا به ناراحتی های قلبی را کاهش می دهند. جالب اینکه محققان می گویند نداشتن دوستان خوب و روابط اجتماعی قوی خطر ابتلا به بیماری های قلبی را 2 برابر می کند.

چگونه داشتن دوستان خوب به سلامت فرد کمک می کند؟

خنده

آخرین باری را که بلند بلند با دوستانتان خندیدید و احساس می کردید در مرز انفجار هستید به یاد می آورید؟ شاید در آن لحظات سعی می کردید خنده تان را کنترل کنید، ولی خوب است بدانید که خنده بلند و از ته دل تاثیری شگفت انگیز بر سلامت ما دارد. بسیاری از کارشناسان خنده را با ورزش مقایسه می کنند چون وقتی می خندیم ماهیچه هایمان درگیر می شوند، نبضمان تند می شود و تندتر نفس می کشیم. بدین ترتیب اکسیژن بیشتری به بافت های بدن وارد می شود.

استرس کمتر


همه ما می دانیم که وقتی تحت فشار، استرس یا غم هستیم بودن در کنار دیگران و سر گذاشتن روی شانه کسی یک نعمت است (به خصوص برای خانم ها). وقتی زنی استرس داشته باشد هورمون اکسی توسین در بدنش ترشح می شود. این هورمون تمایلی شدید به صحبت کردن با دوستان و بیان احساسات در وجود فرد ایجاد می کند. جالب اینکه وقتی زنی دهان باز می کند و با دیگران درددل می کند، اکسی توسین بیشتری در بدنش ترشح می شود، این اکسی توسین موجب آرامش و کاهش استرس می گردد.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
رسانه های ترکیه از توقیف یک فروند هواپیمای حامل طلا به مقصد ایران خبر داده اند.
عصر ایران: رسانه های ترکیه از توقیف یک فروند هواپیمای حامل طلا به مقصد ایران خبر داده اند.

یک مقام مسؤول در وزارت گمرک ترکیه به خبرگزاری فرانسه گفت: مقامات این کشور از چند روز پیش یک فروند هواپیمای باری ترکیه ای را به دلیل اعلام نکردن جزئیات محموله خود، توقیف کرده اند. این هواپیما میان غنا، امارات و ایران در پرواز بود و احتمالا محموله های طلا حمل می کرد.

این منبع که خواست نامش اعلام نشود افزود: این هواپیما که در مالکیت یک شرکت ترکیه ای است به دلایل مشکلات فنی مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه آسیایی استانبول شده بود. از شرکت مالک این هواپیما درخواست شد تا برگه های اعلام جزئیات محموله باری آن را ارسال کند که در غیر این صورت تدابیر لازم اعمال خواهد شد.

براساس قوانین ترکیه، مقامات این کشور می توانند وارد این هواپیما شوند و نوع محموله حامل آن را بررسی کنند.



این منبع آگاه در پاسخ به این موضوع که این هواپیما براساس اطلاعات رسانه ها حامل یک و نیم تن شمش طلاست گفت: به احتمال زیاد این هواپیما حامل محموله های طلاست.

سفیر ایران در آنکارا هم در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه گفت که وزارت خارجه ترکیه چنین موضوعی را به وی اطلاع نداده است.

روزنامه های ترکیه هم نوشته اند که این هواپیما متعلق به شرکت "یو ال اس" از ابتدای ماه جاری میلادی (ژانویه 2013) تاکنون در فرودگاه آسیایی استانبول توسط مقامات ترکیه توقیف شده است.

این هواپیما در مسیر غنا به دبی در پرواز بود و به گفته رسانه های ترکیه قرار بود از دبی به سمت ایران پرواز کند.

مطبوعات ترکیه همچنین نوشته اند که پلیس با محاصره هواپیما، سامانه هایی را در اطراف آن مستقر کرده اند تا از هر گونه سرقت  جلوگیری کند.

همچنین این احتمال وجود دارد که این هواپیما در حال انتقال محموله های طلا از کشور غنا به ایران بود ولی برای جلوگیری از جلب توجه ، تلاش کرد از طریق واسطه امارات این پرواز انجام شود.

"ظافر چاگلیان" وزیر اقتصاد ترکیه در دسامبر گذشته گفته بود اگر جهش صادرات طلای این کشور به ویژه به سمت ایران نبود، آنکارا با مشکلات اقتصادی روبه رو می شد.

بنابر آمار دولتی ترکیه، صادرات طلای این کشور در سال 2012 نسبت به سال قبل از آن، 800 درصد افزایش  یافته است که بخش عده آن به ایران و پس از آن، به امارات بود.

ایران به دلیل تحریم های بانکی، در مقابل صادرات گاز به ترکیه، به جای دریافت پول، از این کشور طلا دریافت می کند. 


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/24 توسط ms meri
<      1   2   3   4   5   >>   >
    

اسلایدر

دانلود فیلم